عنوان پایان‌نامه

تحلیل و نقد هاجریسم بر اساس آیات قرآن کریم و روایات اسلامی



    دانشجو در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۳۹۵ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "تحلیل و نقد هاجریسم بر اساس آیات قرآن کریم و روایات اسلامی" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 002444;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 76447;کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 002444;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 76447
    تاریخ دفاع
    ۲۸ شهریور ۱۳۹۵
    استاد راهنما
    علی راد

    نظریه هاجریسم، آخرین نظریه در حوزه اسلام‌شناسی آکادمیک غرب است که مبانی و زمینه‌های فکری آن از ابتدای قرن بیستم میلادی وجود داشت و بعداً با انتشار آثار دانشمندانی همچون شاخت و ونزبرو، مواد بیشتری برای آن به دست آمد و مقدماتی فراهم شد تا از سوی دو اسلام‌شناس به نامهای پاتریشیا کرون (دانمارکی) و مایکل کوک (انگلیسی) در سال 1977 میلادی رسماً به عنوان نظریه‌ای جدید در کتابی به همین نام (هاجریسم) مطرح و منتشر شود. نظریه هاجریسم با زیر سؤال بردن اعتبار همه منابع اسلامی، می‌کوشد درباره خاستگاه اسلام و چگونگی پیدایش تمدن اسلامی دیدگاه نوینی ارائه کند. ادعاهای اصلی این نظریه عبارتند از: 1- ریشه داشتن جنبش اسلامی در انتساب عمدتاً ساختگی قبایل عرب به هاجر و اسماعیل و از طریق آنان به ابراهیم، در قرن هفتم میلادی. 2- آغاز جنبش از منطقه‌ای در شمال‌غرب شبه‌جزیره عربستان. 3- هدف بودن فتح فلسطین. 4- ظهور اسلام به عنوان محصول تلاقی و تنازع ادیان بزرگ و فرقه‌های رایج در غرب آسیا. 5- ترجیح گزارش‌های تاریخی منابع غیراسلامی در برابر منابع اسلامی. عوامل بسترساز نظریه، عبارتند از: 1- مشکلات روایات اسلامی مربوط به تاریخ جمع‌آوری و تدوین قرآن 2- ابهام در مضامین قرآنی 3- ناهمخوانی منابع اسلامی و غیراسلامی مربوط به تاریخ اسلام 4- مسأله تأثیرگذاری زبانهای آرامی و سریانی بر زبان قرآن. موضوعات جدیدی که نظریه هاجریسم مطرح ساخته و پیش از آن سابقه نداشته، عبارتند از: 1- خاستگاه هاجری اسلام در جغرافیای کتاب‌مقدسی 2- تأثیر سامریّت بر اسلام. همه این موارد، در پایان‌نامه حاضر مورد تحلیل و نقد قرار می‌گیرد و نقاط ضعف آنها با ارجاع به کتاب خود کرون، به دقت نشان داده می‌شود. بخش عمده‌ای از نقد، متکی بر اثبات اعتبار قرآن و روایات اسلامی، و استفاده از آنها در ابطال مدعیات نظریه هاجریسم است.
    Abstract
    Hagarism is the last western academical theory in the Islamic studies which its foundations can be traced back to the early 20th century, and after publication of the works of some scholars like Schacht and Wansbrough, more materials were found for it so that two scholars Patricia Crone and Michael Cook formally introduced it to the world through publication of a book named Hagarism in 1977. Hagarism through putting the authenticity of all traditional Islamic documents under question, tries to find a new perspective to the process of raising of Islam and the emergence of the Islamic civilization. The main claims of this theory are: 1. a fictional attribution to Hagar and Ishmael and through them to Abraham by the Arab tribes in the 7th century; 2. The raise of Arab movement from an area in the north-west part of Arabian peninsula. 3. Aiming of the movement to the conquest of Palestine. 4. Raising of Islam as the product of challenges between religious sects in the western Asia. 5. Preferring the non-Islamic materials to the Islamic traditional sources for analyzing the history of Islam. The preparations of this theory are: 1. Problems of the Islamic traditional materials about the history of collection of the Qur’an; 2. Ambiguity in Qur’anic tenors; 3. Discordance between Islamic and non-Islamic historical materials about raising of Islam; 4. The influence of Syriac and Aramaic languages on the language of Qur’an. Two of the main new ideas proposed by this theory, are: 1. The Hagarian origin of Islam in the Biblical geography; 2. The influence of Samaritanism on Islam. In this Thesis, all of the above-mentioned topics come under study, and referring to Crone’s book, their weakness will be shown. A main portion of the critique will be through proving authenticity of Islamic traditional sources (especially the Qur’an), and using them to refute the Hagarism theory. Key words: Hagarism, Crone, Islam, Qur’an, Muhammad, Hagar, Arab.