عنوان پایاننامه
تاثیر راهبری شرکتی بر رابطه بین انگیزه های مالکانه و مدیریت سود
- رشته تحصیلی
- حسابداری
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 73861;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 73861
- تاریخ دفاع
- ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
- دانشجو
- علی رضائی هرندی
- استاد راهنما
- غلامرضا کرمی
- چکیده
- در این تحقیق اثر راهبری شرکتی بر رابطه بین مدیریت سود و انگیزههای مالکانه مورد بررسی قرار گرفته است. برای اندازهگیری راهبری شرکتی از اندازه هیئت مدیره، تعداد اعضای غیرموظف هیئت مدیره، درصد مالکیت سهامداران نهادی، تعداد سهامداران نهادی و درصد سهام شناور آزاد استفاده گردیده است. انگیزههای مالکانه بوسیله نسبت پاداش هر شرکت-سال به پاداش هر صنعت-سال اندازهگیری میگردد. همچنین برای سنجش مدیریت سود مشابه مطالعه روچودهری (2006) از جریانهای نقد غیرعادی، بهای تولید غیرعادی و هزینههای اختیاری غیرعادی استفاده میگردد. پیشنه تحقیقات حاکی از اثری دوسویه انگیزههای مالکانه بر مدیریت سود است. در صورتی که راهبری شرکتی قوی باشد، انگیزه های مالکانه باعث همسوسازی انگیزه های مدیریت و مالکان میگردد؛ در غیراینصورت (ضعیف بودن راهبری شرکتی) انگیزه های مالکانه سبب بروز مدیریت سود میشود. جامعه آماری این تحقیق شامل همه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد که تعداد 160 شرکت با استفاده از روش حذف سیستماتیک به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده است. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق دادههای مربوط به 960 سال-شرکت ( دادههای 160 شرکت برای سالهای 1388 تا 1393) از از بانک اطلاعاتی سازمان بورس اوراق بهادار تهران و نرم افزار رهآوردنوین و همچنین صورتهای مالی شرکتها استخراج گردیده است. نتایج حاکی از آن است که زمانی که نظارتها بیشتر و راهبری شرکتی قویتر باشد، ارائه تخفیفات و فروش مدتدار جهت تغییر فرآیند عملیات عادی فروش و همچنین کاهش مخارج تحقیق و توسعه جهت افزایش سود جاری (نسبت به زمانی که چنین مکانیزمهایی برقرار نیست)محدودتر میگردد. همچنین کاهش شدت نظارت، منجر به رفتار فرصتطلبانه مدیریت و افزایش در سطح فروش از طریق دستکاری میزان تخفیفات و شرایط اعتباری فروش میگردد.
- Abstract
- In this paper the effects of corporate governance have been examined on the relationship between earnings management and equity incentives. The size of the board, number of non-executive board members, the percentage of institutional ownership, the number of institutional ownership and percentage of free float stock is used to measure the corporate governance. Equity incentives have been measured by the ratio of each company-year bonuses to each industry-year bonuses. Similar to study of Roychowdhury in 2006, for testing earnings management, unusual operational cash flows, abnormal production costs and discretionary spending abnormal in throughput is used. Literature review of the research suggests that equity incentives have mutual effect on earnings management. If corporate governance is strong, equity incentives will caused alignment in equity and management incentives; but if corporate governance is weak equity incentives will caused earnings management. The population of this research includes all companies listed on the Tehran Stock Exchange, that the number of 160 companies is selected as the sample by using systematic elimination. In order to test research’s hyposesis, 960-year-Company’s data (data for years 1388 to1393 of 160 companies) from the Securities Exchange database, application of Rahavard Novin and financial statement firms have been extracted. The results showed that when supervision is high and corporate governance is strong, providing discount, deferred sales to change the normal operation of sales and reduce research and development (R&D) expenditure to increase sales and profit (compared to when such mechanism are not established) are limited in throughput. Reducing the severity of monitoring, leading to opportunistic behavior of management and it increase the level of sales through manipulation the discount rates of sales and credit conditions.