عنوان پایان‌نامه

بررسی سیمای زن در آثار نویسندگان روسی و ایرانی (بر اساس آثار.آ. چخوف و هوشنگ گلشیری)



    دانشجو در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۳۹۳ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی سیمای زن در آثار نویسندگان روسی و ایرانی (بر اساس آثار.آ. چخوف و هوشنگ گلشیری)" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    زبان وادبیات روسی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده زبانها و ادبیات خارجی شماره ثبت: 2/1785;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 65912
    تاریخ دفاع
    ۲۶ شهریور ۱۳۹۳
    استاد راهنما
    جان اله کریمی مطهر

    این پایان نامه به بررسی «تصویر زن در آثار آنتون چخوف و هوشنگ گلشیری» اختصاص دارد. در این تحقیق سعی شده است به شباهت ها و تفاوت های تصویر زن در آثار چخوف و گلشیری پرداخته شود. در این تحقیق از روش های مقایسه ای استفاده شده است که می تواند برای محققین و دانشجویان ادبیات روسی و فارسی مفید واقع شود چرا که تحقیق مشابه ای در این زمینه تا کنون صورت نگرفته است. این پایان نامه از مقدمه و دو بخش و نتیجه گیری و همچنین بخش منابع تشکیل شده است. در بخش نخست تصویر زن در ادبیات روسیه و ایران مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. در بخش دوم تصویر زن در آثار چخوف و گلشیری بررسی شده است و سپس این تصویر در برخی از داستان های دو نویسنده که زن محوریت بیشتری دارد مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. این داستان ها عبارتند از "کریستین و کید"، "بخدا من فاحشه نیستم" از گلشیری و "بانویی با سگ ملوسش" و "نامزد" از چخوف. در بخش نتیجه گیری به نتایج مهم استنتاج شده در این تحقیق اشاره شده است. بررسی های این تحقیق نشان داده است که چخوف و گلشیری هر دو در دوره ای قلم می زدند که فضای جامعه شان در مورد وضعیت زن، فضای مشابهی داشت. افزایش خودآگاهی زنان و پر رنگ شدن حضورشان در اجتماع و همچنین گرایش زنان نسبت به تحصیل از مهم ترین ویژگی هایی است که برای این دوره می توان در نظر گرفت. بررسی تصویر زن در داستان های اولیه ی چخوف و گلشیری نشان داده است که این دو نویسنده در سال های نخست نویسندگی از عمیق شدن در درونیات و احساسات زنِ داستانشان پرهیز کردند و با نگاهی گذرا به زن از آشکار کردن شخصیت درونی و ذهنیتِ آنان در این داستان ها ممانعت کردند. با بررسی داستان های دوره دوم چخوف و گلشیری به این نتیجه رسیدیم که نگاه این دو نویسنده به زن، نسبت به داستان های اولیه شان تغییر کرد که این تغییر برای گلشیری در اثر بعدی اش و برای چخوف در داستان های دوره آخر نویسندگی اش رخ داد. این دو نویسنده در این دوره سعی کردند به زن جدی تر در آثارشان نگاه کنند و دنیای درونی زنان و نوع ارتباطی که با مسائل مختلف زندگی برقرار می کنند را برای خواننده بیشتر آشکار سازند. در بررسی کلی زنانِ چخوف و گلشیری به شباهت های دیگری هم در آثار این دو نویسنده اشاره شد. از موارد مهم این شباهت ها این است؛ تفسیر دوگانه گلشیری از زن که با الگوی اثیری-لکاته در بسیاری از داستان های وی وجود دارد را می توان با مفهومی مشابه در برخی از داستان های چخوف نیز پیدا کرد. این الگو توسط منتقدین روسی الگوی فرشته-شیطان نامیده شده است. در بخش منابع کتاب ها، مقالات و مجلات مورد استفاده در این تحقیق ذکر شده است.
    Abstract
    چکیده به زبان روسی دارد.