عنوان پایان‌نامه

آیین ور وشمایل شناسی آتش در هنر ایرانی ، اسلامی وهندو



    دانشجو در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۳۸۸ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "آیین ور وشمایل شناسی آتش در هنر ایرانی ، اسلامی وهندو" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    تصویرسازی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 7866;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 41822
    تاریخ دفاع
    ۱۶ خرداد ۱۳۸۸
    استاد راهنما
    سیدمحمد فدوی

    هدف پژوهش حاضر، تحلیل و تطبیق شمایل‌شناسیِ آتش در هنر تصویرسازی شرقی است. پژوهشگر تلاش دارد تا با تبیین درون‌شناسیِ بن‌مایه‌هایِ فرهنگیِ آتش، ردپای این تفکر را در هنر مصورسازی شرقی پی گرفته و با تحلیل سه نگاره که دربردارنده‌ی مضمونِ گذر از آتش، ور و داوری ایزدی هستند، تأثیرات عمیقِ بینش اساطیری به عنصر آتش را بازشناسد. با نقد تصویریِ این سه نگاره از یک سو و تحلیل صورتهای گوناگون آتش در قریب به پنجاه نگاره‌ی دیگر، نویسنده این‌چنین نتیجه می‌گیرد که هنرمند شرقی بالاخص نگارگر اسلامی ـ ایرانی به خوبی میان انواع آتش، مانند آتش جهنم، آتش بهشتی، آتش الهی و حتی نور آتش‌گونه‌ی قدسی تفاوت قایل بوده و در هنرهای بصری این تمایز به روشنی قابل شناسایی است. وی هم چنین با تکیه بر نگارگری ایرانی ـ اسلامی و یاری جستن از نسخی مانند معراج‌نامه‌ی میرحیدر، چارچوب‌های کلی در چگونگیِ شمایل‌پردازی مضامین آتش را در هنر ایرانی تبیین می‌کند و این قواعد به دست آمده را در تحلیل سه نگاره‌ی گذر سیاوش از آتش (نگاره‌ی ایرانی)، سیتا نشسته بر آتش (نگاره هندی) و ابراهیم(ع) در آتش و گلستان شدن آتش بر او (نگاره‌ عثمانی) مورد تطبیق قرار می‌دهد. رهاورد این تطبیق آن است که هنرمند ایرانی به دلیل داشتن پیشینه‌ی زرتشتی از یک سو و دیدگاه عرفانی ـ اسلامی از سوی دیگر، تأثیری عمیق‌تر از بینش‌های اساطیری به آتش گرفته و در هنر مصورسازی ایرانی نیز این‌چنین مضامینی روشن‌تر و قانون‌مندتر هستند
    Abstract
    The goal of the present reserch is the analysis and comparision of fire Iconology in eastern figuration. The author tries to define the inner side of cultural them of fire, follow the trace of this thought in eastern figuration art and by analyzing the three figures that contain the contexts of passing through fire, Var and Ordeal, recognize the deep effect of mythological insight of fire element. By the figurative critiques of the three figures on one hand and analyzing various faces of fire in almost fifty other figures, on the other hand, the author concludes that the eastern artist, particularly the Islamic-Iranian painter has been making a clear distinction between different fires such as hell fire, heavenly fire, divine fire and even the sacred-type fire light and this distinction could be clearly seen in the visual arts. He also focuses on the Iranian-Islamic painting and by benefiting from manuscripts such as Mir Heydar’s Me’rajnameh, defines general frameworks in the quality of figuring fire contexts in the Iranian ars. He uses the criteria and rules to analyze the three figures: Passage of Siavash through Fire (Iranian figure), Sita sitting on Fire (Indian figure) and abraham in Fire’s Change into Garden (the ottoman figure). The result of this comparision is that, the Iranian artist, due to his Zoroastrian has received much deeper impacts from the mythological perspectives of fire and those themes are clearer and more organized in the Iranian figurative arts.