عنوان پایاننامه
چپالشهای سیاستگذاری در همگرایی کشورهای اسلامی ( سازمان کنفرانس اسلامی)
- رشته تحصیلی
- مطالعات ایران و سیاست گذاری عمومی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP2392;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 41608
- تاریخ دفاع
- ۲۴ خرداد ۱۳۸۸
- دانشجو
- حامد انوریان اصل
- استاد راهنما
- سعیده لطفیان
- چکیده
- مسلمانان به لحاظ سابقه حضور در نظام بینالملل ابتدا به صورت امپراتوری واحد در عرصه جهانی حضور پیدا کردند (دوره خلفای راشدین، امویان و عباسیان). اما به تدریج به امپراتوریها و پادشاهیهای متعدد تقسیم شدند که از جمله آنها امپراتوری عثمانی و صفوی را میتوان نام برد که جزو قدرتهای منطقهای بزرگی بودند و اگر معادلات آن روز اروپا و آسیا را جهانی فرض کنیم، در واقع، قدرتهای جهانی محسوب میشدند. اما بعد از فروپاشی این امپراتوریهای مسلمانان در ساختار نظام دو قطبی به شکل پراکندهای حضور داشتند و عدهای در بلوک شرق و عدهای در بلوک غرب بودند. اما بعد از فروپاشی شوروی و بخصوص بعد از حوادث 11 سپتامبر جهان اسلام و مسلمانان- با اینکه برخی از کشورهای اسلامی متحد آمریکا و غرب هستند- به عنوان بخشی متمایز از سایر بخشهای نظام بینالملل خطاب قرار گرفتند. به گونهای که این بخش از جهان به عنوان تهدیدی علیه نظام بینالملل تلقی میشود. براین مبنا مسلمانان باید با تلاشی مضاعف اختلافات خود را براساس الگویی مشخص کنار گذاشته و راهبرد همبستگی و همگرایی را در پیش گیرند. تلاشهایی که در گذشته برای اتحاد کشورهای اسلامی در قالب سازمان کنفرانس اسلامی صورت گرفته، با توجه به شرایط جدیدی که جهان اسلام با آن روبروست و مشکلاتی که این سازمان با آن دست و پنجه نرم میکند، کافی به نظر نمیرسد. پرسش اصلی در این پژوهش عبارت است از: آیا با توجه به تحولات عمده در محیط امنیت بینالمللی همگرایی بین کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی ضرورت بیشتری پیدا کرده است؟ فرضیه پژوهشی مورد آزمون قرار گرفته بیان میکند که جنگ علیه تروریسم و تغییر در محیط امنیت بینالمللی بر سیاستگذاری همگرایی در سازمان کنفرانس اسلامی تاثیر دارد. نتیجه کلی این مطالعه تحلیلی آن است که جهان اسلام برای زدودن موانع همگرایی که در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را نشان داده، نیازمند سازمانی با منشور و ساختاری کارآمد است که منفعت مشترکی را تعریف و با سازگارسازی سیاسی اعضا به اهداف و آرمانهای خود جامعه عمل بپوشاند.
- Abstract
- The major objective of this dissertation is to examine the problems associated with the policy making in the area of integration of member states of the Organization of Islamic Countries (OIC). The investigation is aimed at finding a suitable answer to the following question: Considering the major developments in international security environment, has the success of integration policies become more crucial for the OIC? My working hypothesis is that the advent of the so-called "war on terrorism" and the subsequent changes in the security environment at the international system level has a significant impact on the integration policies of the OIC. The first section of the dissertation is devoted to a discussion of integration theories, and a short history of the relations between Moslem communities. In the next section, the author addresses the problematic relations between the Islamic societies and the West, particularly following the events of the September 11th which gave rise to a heightened level of tensions at the international level. The major conclusion is that the Islamic states must intensify their efforts to turn the OIC into a unified bloc of nations which could act as an entity facilitating collective policy makings in socio-economic, cultural, political and security spheres