مقایسه سبک های دلبستگی و نشانه های بالینی خوشه Bشخصیت در همسران بی وفا و عادی
- رشته تحصیلی
- مشاوره - مشاوره خانواده
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس ارس شماره ثبت: 358;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 68040
- تاریخ دفاع
- ۲۸ آذر ۱۳۹۳
- دانشجو
- مهرناز حقیقت
- استاد راهنما
- یاسر مدنی
- چکیده
- خانواده در زمره مهم¬ترین نظامهای اجتماعی است که بر اساس ازدواج بین دو جنس مخالف شکل میگیرد، لذا حفظ و تداوم خانواده از اهمیت زیادی برخوردار است. اگر زوجین نتوانند در ازدواج پیوند عمیق و صمیمانهای برقرار نمایند، مشکلات و نابهنجاریها در خانواده گسترش مییابد که یکی از این نابهنجاریها بی¬وفایی و خیانت است. بیوفایی یکی از مهمترین دلایل طلاق زوجین است و شناسایی عواملی که احتمال خیانت را در زوجین بیشتر میکند بسیار مهم است، لذا موضوع پژوهش حاضر مقایسه سبکهای دلبستگی و نشانههای بالینی خوشه B شخصیت در همسران بیوفا و عادی است. به این منظور 100مشارکتکننده از مردان وزنان متأهل شهر تهران با مراجعه به مرکز مشاوره دادگاه مجتمع قضایی خانواده یک تهران بهصورت در دسترس انتخاب شدند. میانگین سنی مشارکتکنندگان 31/37 (انحراف معیار= 38/12 سال) بود و 50% از مشارکتکنندگان به جنس مؤنث تعلق داشتند. مشارکتکنندگان در ابتدا پرسشنامه مشخصات دموگرافیک را پر کردند و سپس به پرسشنامه سبکهای دلبستگی هازان و شیور و پرسشنامه چند محوری بالینی میلونIII پاسخ دادند. نتایج بهدستآمده از این پژوهش نشان داد که بین همسران بیوفا و عادی ازنظر ابتلا به هیچیک از اختلالات خوشه B شخصیت (بهجز اختلال شخصیت مرزی) تفاوتی وجود ندارد و تنها دو گروه ازنظر ابتلا به اختلال شخصیت مرزی باهم تفاوت دارند. همچنین دو گروه ازنظر سبکهای دلبستگی ایمن، ناایمن و دوسوگرا نیز باهم تفاوتی ندارند. درمجموع به نظر میرسد که در کشور ما ایران بین همسران بیوفا و عادی ازنظر سبکهای دلبستگی و نشانههای بالینی خوشه B شخصیت (بهجز اختلال شخصیت مرزی)، تفاوتی وجود ندارد.
- Abstract
- The Relationship between Attachment Styles and Cluster B Personality Disorders among Unfaithful and Normal Spouses Abstract Family, one of the major and most important social units, is formed as two people of the opposite sexes make a cohesive couple. To maintain, improve and deepen such close and cordial relationship, the couple should both work hard; otherwise, the affectionate and emotional bonds that exist between them might begin to deteriorate in to infidelity. Since infidelity is one of the principal causes of divorce and emotional separation of the couples, it is essential to identify and define the key factors that might stimulate it in a family unit. The present research, therefore, undertakes a comparative study of the attachment styles and clinical signs of cluster B personality in normal and unfaithful marital relationships. For this purpose, one hundred participants were selected from the married men and women who had approached the counseling center of Family Court and Judicial Complex No. 1 of Tehran on an accessible basis. The participants were 37.31 years old on average (standard deviation = 12.38 years) and fifty percent of the participants were female. The participants first filled in a demographic particulars questionnaire, and then answered the Hazan and Shaver Attachment Styles Questionnaires and Millon Clinical Multiaxial Inventory-III. The results of the present research do not demonstrate any specific differences between unfaithful and normal spouses as far as cluster B personality disorders are concerned ( with the exception of borderline personality disorder). The result, moreover, do not indicate any differences in relation to secure, insecure and ambivalent attachment styles. In summary, in our native land, Iran, no difference has been traced between normal and unfaithful marital relationships with respect to attachment styles and clinical signs of cluster B personality disorders, except for borderline personality disorder. Key words: Attachment styles, cluster B personality disorders, unfaithful