اسلام و دموکراسی، گرایش های نحله ای در پاکستان
- رشته تحصیلی
- تاریخ - تاریخ اسلام
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 560453;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 42366
- تاریخ دفاع
- ۰۹ خرداد ۱۳۸۸
- دانشجو
- محمد احمدی منش
- استاد راهنما
- رسول جعفریان
- چکیده
- کشور پاکستان نزدیک به شصت سال پیش در حالی پدید آمد که دو سنت ریشه دار و البته ناسازگار با هم در آن وجود داشت: نخست سنت عرفی گرایی که در میان نخبگان مسلمان برآمده از دستگاه اداری و آموزشی حکومت بریتانیایی هند ریشه دوانیده بود؛ و دوم سنت اسلامی که آبشخور آن، تاریخ چندین سده رواج اسلام در شبه قاره بوده است. سنت اسلامی البته خود دست کم به دو شاخه ی بزرگ تقسیم شده است. همین هم زیستیِ کم وبیش طولانی این دو سنت، و نیز عوامل ساختاری دیگر سبب شده که دموکراسی در میان اسلام گرایان همچون چیزی بیگانه، که حتی مشروعیت آن هم مورد تردید است، تلقی نگردد. با این حال روند پرشتاب نوسازی، و همچنین دشواری های هویتی ای که پاکستان با آن روبرو بوده است، همواره احزاب و گروه های سیاسی این کشور را در عمل به سوی خودکامگی و تمامیت خواهی سوق داده است. این در حالی است که دموکراسی هیچ گاه اهمیت و جایگاه خود را به عنوان عاملی برای مشروعیت بخشی به دولت ها و یا مشروعیت زدایی از آنها از دست نداده است. در این میان گروه های اسلام گرا نیز اگر چه کمتر ارزش های مردم سالارانه را به انکار برخاسته اند؛ اما در عمل با اهمیت فراوانی که برای پاره ای از آرمان ها و اهداف خود که آن را در چارچوب اسلام تعریف می کرده اند، از پای بندی به موازین دموکراتیک تن زده اند.