عنوان پایاننامه
فرایند تحلیل و برگردان ساختار داستانی به اجرای صحنه ای ( با رویکرد ی به روایت شناسی در داستان موسی و فرعون)
- رشته تحصیلی
- سینما
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 10890;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 70775
- تاریخ دفاع
- ۳۰ شهریور ۱۳۹۳
- دانشجو
- مریم احمدپور
- استاد راهنما
- حسن بلخاری قهی, احمد الستی
- چکیده
- چکیده: جهانی¬شدن به عنوان مفهوم مسلط عصر حاضر و برآیند نیروهای فکری متعارض در متن گفتار غالبی به نام مدرنیته است. ملیت¬های مختلف در سراسر جهان، چاره¬ای جز همراهی با این مفهوم مسلط و یا برگزیدن عزلتی جهانی ندارند. به نظر می¬رسد سینمای ایران به عنوان یکی از مهم¬ترین مولفه¬های بالقوه فرهنگی و اقتصادی، فاقد ظرفیت و توانایی لازم برای جهانی¬شدن است. در همین راستا پژوهش حاضر به طرح مفاهیم جهانی¬شدن، کالای فرهنگی، صادرات کالای فرهنگی، جهانی¬شدن سینما به عنوان یکی از قابل¬توجه¬ترین محصول فرهنگی و جهانی¬شدن سینمای ایران، به روشن کردن جایگاه ایران در تولید کالاهای فرهنگی به طور عام و سینمای ایران به طور خاص، کرده است و مجموعه چالش¬های سینمای ایران در مسیر جهانی شدن را در قالب مواردی همچون نقصان در مدیریت و سیاست¬گذاری کلان، عدم وجود برنامه مدون و عزم مدیریتی لازم برای بهره¬برداری از معدود موفقیت¬هایی که توسط سینماگران ایرانی به صورت انفرادی در عرصه جشنواره¬های جهانی به دست می¬آیند، عدم وجود ظرفیت¬های صنعتی که به طور بالقوه می¬تواند مددرسان صنعت سینما باشد، فقدان آیین¬نامه¬ها و قوانین مدون و اجرایی در عرصه مدیریتی، اتکای بیمارگونه سینمای ایران بر بودجه¬های دولتی و عدم گردش صحیح پول و سرمایه در سیستم تولید فیلم در ایران، فقدان جذابیت و توان جلب مخاطب ایرانی و جهانی بررسی کرده است. این پژوهش با این فرض که غالب مشکلات موجود در سینمای ایران برآمده از وابستگی همه جانبه آن به دولت می¬باشد، به کاوش در این موضوع پرداخت. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی بوده است و نگارنده سعی کرده است جایگاه سینمای ایران در جهان و دلایل عدم توفیق این سینما در بازارهای فیلم جهان را تببین و تشریح کند. در این راستا، در فصل اول به عنوان کردن مسئله پژوهش و فرضیه مورد نظر پرداخته شد. در فصل دوم، مفاهیم نظری به کار رفته در این پژوهش بررسی شدند. این مفاهیم عبارت هستند از: «جهانی¬شدن»، «صنایع فرهنگی»، «انواع صنایع فرهنگی»، «جهانی¬شدن سینما»، «مفهوم صادرات»، «ویژگی¬های صادرات فرهنگی و جایگاه صادرات در ایران». در فصل سوم مولفه¬هایی که در این پژوهش به عنوان معیارهایی برای سنجش جهانی¬شدن سینما در نظر گرفته شده¬اند، تشریح شده¬اند و نهایت فصل چهارم با نگاه بر سه سینمای جهانی امریکا، هندوستان و کره جنوبی، به بررسی موانع سینمای ایران در مسیر جهانی¬شدن پرداخته است. نتیجه حاصل از این پژوهش، ضمن تایید فرضیه اولیه، نقصان اصلی را در مدیریت متزلزلی می¬داند که در دوره¬های زمانی منفصل بر بدنه سینمای ایران اعمال می¬¬شود و نائل شدن به جایگاهی شایسته در بازارهای جهانی جزء اولویت¬هایش نیست. به علاوه اینکه اصولا کشورهایی در زمینه تولیدات فرهنگی و به خصوص سینمایی، به توفیق¬های جهانی دست می¬یابند که به طور کلی دارای صنایع پیشرفته نیز هستند. رابطه موجود میان صنایع دیگر و سینما، رابطه¬ای ناگسستنی است که در این پژوهش به آن پرداخته شده است.
- Abstract
- Abstract Globalization is the dominant paradigm of today’s political and theoretical discourse and the outcome of conflicting intellectual forces. Nations throughout the word have no choice but to embrace this paradigm or face international isolation. It seems as though the Iranian cinema, as a significant potential cultural and economic driver, lacks the necessary capacity for globalization. The present research defines such concepts as globalization, cultural goods, and cultural exports, and sheds light on the globalization of cinema as a prominent cultural product. It also offers an account of the status of Iran in producing global cultural goods and challenges it faces such as the deficiencies in management and policymaking, lack of systematic planning and managerial will to capitalize on isolated cases of success achieved by Iranian filmmakers in international film festival, lack of industrial capacity with the potential to bolster the film industry, lack of appropriate statutory and administrative rules and regulations, excessive and unhealthy dependence of Iranian cinema on government funding and lack of proper cash and capital flow in Iranian filmmaking circles, and its inability to appeal to the Iranian and global audience. This research investigated the problems plaguing the Iranian cinema with the assumption that they predominantly stemmed from its overreliance on government support. The research methodology employed was descriptiveanalytical and the author sought to give an account of the global status of the Iranian cinema and determine the root causes of its failure to appeal to the global audience. In the present study, the research problem and methodology were presented in chapter 1. Theoretical concepts of the research such as “globalization”, “cultural industries”, “globalization of cinema”, “the concept of 154 exports”, “the characteristics of cultural exports and Iran’s global status” were presented in chapter 2. Criteria adopted to assess the globalization of Iranian cinema were discussed in chapter 3. The fourth, and the final chapter, explores the obstacles to the globalization of the Iranian cinema by looking at the three global film industries of the United States, India, and South Korea. The results of the research supported the assumption that the main problem of the Iranian cinema is the poor and erratic management imposed on it for which achieving international stature has always been a low priority. Furthermore, the research demonstrates that the countries that enjoy high levels of global cultural, and specifically cinematic, success are essentially countries with advanced industries. In other words, there’s a close relationship between the film industries and other industries which is explored in detail in the present study. Key words: Iranian cinema, globalization, globalization of the Iranian cinema, cultural goods, cultural exports, government-sponsored cinema