عنوان پایان‌نامه
مبانی اخلاق گرائی قانونی و باز تعریف آن در نظام کیفری ایران
- رشته تحصیلی
- حقوق کیفری و جرم شناسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP3652;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 65380
- تاریخ دفاع
- ۱۰ شهریور ۱۳۹۳
- دانشجو
- حانیه جلیلی تقویان
- استاد راهنما
- محسن برهانی
- چکیده
- ضرورت مقابله‌ی کیفری با برخی اعمال در قلمروی اصول اخلاقی فراتر از منع ایراد ضرر یا ایجاد مزاحمت برای دیگری، لزوم توجّه به اصلی به نام اخلاق‌گرایی قانونی را آشکار می‌سازد. به موجب این اصل، جامعه برخی ارزش‌ها را از چنان اهمیّتی برخوردار می‌داند که رفتارهای ناقض آن را، ولو آن که موجب ورود ضرری به خود یا دیگری نشوند، در قالب جرم ممنوع اعلام می‌کند. از این رو شناخت ارزش‌های اخلاقی منظور جهت تشخیص صحیح رفتارهای ناشایست، در درجه‌ی نخست از اهمیت قرار دارد. افزون بر این نگاهی به مجموع قوانین کیفری موجود، ما را به این واقعیت رهنمون می‌سازد که نظام کیفری ایران نیز اصل اخلاق‌گرایی قانونی را به عنوان یکی از اصول جرم‌انگاری مورد پذیرش قرار داده است. این در حالی است که ابتنای نظام حقوقی ایران بر اندیشه‌های دینی، موجب ظهور مبانی ارزشی متفاوت و بالتبع لزوم ارائه‌ی باز تعریفی از این اصل خواهد شد. بازتعریفی که با مد نظر قرار دادن نصوص شرعی در تعیین ارزش‌های مورد حمایت و مجاز دانستن ورود اخلاق عمومی به عرصه جرم‌انگاری در قلمرو خاصی مطرح می‌گردد. به علاوه نگاه ویژه‌ی قانون‌گذار ایران به آزادی فردی، دغدغه‌ی جلوگیری از تجاوز ناموجه آن را با تکیه بر اصلولی چون اخلاق‌گرایی قانونی مطرح می‌سازد. از این رو نوشتار حاضر بر آن است تا در وهله‌ی نخست، مبانی توجیه اخلاق‌گرایی قانونی و سپس ارزش‌های مورد توجه نظام حقوقی ایران به هنگام اجرایی نمودن این اصل و در نهایت چالش‌های پیش‌رو در این نظام و راه‌های برون‌رفت از آن‌ها را بیان دارد.
- Abstract
- Legal Moralism is a principle which justifies criminal sanctions against behavior that violates certain important values even if that behavior does not cause any harm or offense to other person. It is obvious that value foundations of every society, introduces different ethics as those needed to respect and protect and this fact has raised different ideas whether or not to accept it. Among this, the emphasis of majority will and some necessities of human rights such as human sanctity in non-religious societies and necessities of religious texts and public will in religious society, justifies using legal moralism in the realm of criminalization. In this writing after investigating the foundations of this thesis and its redefinition in Iranian legal system and confirmation of using that principle in religious society and non-religious society, we try to explain the interior conflict in the western criminal system and necessity of considering religious realm of freedom and radical pragmatism in religious society.
