عنوان پایاننامه
بررسی مفهوم انسان معیار در تصوف اسلامی از نگاه سید حسین نصر ،مفهوم انسان معیار در اخلاق مسیحی از نگاه هانس کونگ و مقایسه آنها
- رشته تحصیلی
- ادیان وعرفان
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 2387ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 72571;کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 2387ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 72571
- تاریخ دفاع
- ۳۱ شهریور ۱۳۹۳
- دانشجو
- مریم علی آبادی
- استاد راهنما
- ناصر گذشته
- چکیده
- مفهوم "انسان" و جایگاه او در جهان هستی همواره دغدغه فکری انسانها در طول تاریخ بوده است و همه اندیشمندان، متکلمین، فلاسفه، عرفا و شعرا، هر یک به نحوی خاص به این موضوع پرداخته اند که معیار و ملاک تعیین رفتار انسانی شایسته چیست. هانس کونگ و سیدحسین نصر از جمله متفکرین دوره معاصر هستند که به منظور ارائه تعریفی از مفهوم "انسان معیار" می توان مطالب سودمندی در میان آثارشان یافت. در این رساله ابتدا تاریخچه بحث درباره مفهوم انسان در دو دین اسلام و مسیحیت، و به خصوص در قلمرو اخلاق مسیحی و تصوف اسلامی، به طور مختصر مرور می گردد. سپس دیدگاه های کونگ و نصر درباره مقوله انسان ذکر می گردد. و در نهایت به منظور مقایسه آراء این دو اندیشمند به بیان شباهتها و تفاوت های نظرات آنها پرداخته می شود. کونگ و نصر هر دو به نقد مدرنیته می پرادزند و بر این باورند که مدرنیته بیشتر از آنکه به پیشرفت انسان کمک کند، موجب گردیده تا انسان جایگاه حقیقی خود در نظام هستی را گُم کند و ارزش وجودی خویش را به فراموشی بسپارد. این دو متفکر هم چنین به وحدت متعالی ادیان اعتقاد دارند، و راه حل ایجاد صلح جهانی را بیان شباهت های ادیان و مکاتب فکری می دانند. با این وجود تفاوت های بسیاری در میان سخنان آنها وجود دارد. برجسته ترین مسئله در زمینه تفاوت آراء آنها این نکته مهم است که کونگ از نقطه نظر اخلاقی به مقوله انسان نگاه می کند، در حالیکه خاستگاه مباحث نصر تصوف است. از این رو هانس کونگ راه رسیدن به کمال را تشبّه به مسیح یعنی اخلاقی زیستن می داند، در صورتی که انسان معیار از دیدگاه سیدحسین نصر انسان کامل است و گام نهادن در طریقت عارفانه شرط لازم برای رسیدن به این هدف در نظر گرفته می شود.
- Abstract
- The concept of “humankind” and his place in the universe has always concerned humans through the history, and all the scholars, theologists, philosophers, mystics and poets, each in a special way, have considered the criterion for appropriate human behavior. Huns Kong and Seyyed Hosein Nasr are two of the contemporary scholars who we can find useful matters in their works in order to present a definition for the concept of “criterion humankind”. In this thesis, first we will briefly review the history of the discuss around the concept of humankind in the two religions Islam and Christianity, particulary in the area of Christian ethics and Islamic Sufism. Then we will mention Kong and Nasr’s viewpoint according to the concept of mankind. And at the end, in order to compair the opinions of these two scholars, we will chek the similarities and differences between their opinions. Kong and Nasr both criticize modernism and believe that modernism, more than contributing in the development of mankind, has caused human to lose his real place in the universe and forget his existential value. These two scholars also believe in the transcendent unity of religions, and accept expressing the similarities between religions and school of thoughts as a solution to create global peace. However, there are several differences between their remarks. The most distinguished issue in the context of their differences is this important point that Kong observes the concept of humankind from an ethical point of view, while the source of Nasr’s discussions is Sufism. Therefore, Huns Kong considers likening to Jesus Christ, which means living morally, as the path to reach perfection, while the criterion mankind from the viewpoint of Nasr is the perect human (ensan-e-kamel) and walking into the mystic credo is seen as the necessary condition to reach yhis purpose. Keywords: Criterion humankind, modernism, Kong, Jesus Christ, god’s purpose, being christian, Nasr, Islamic Sufis