عنوان پایان‌نامه

برنامه ریزی تراکم ساختمانی مطلوب محله با رویکرد عوامل فرهنگی، مورد مطالعاتی: محله های ایران و تختی، منطقه ۱۲



    دانشجو در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۳۹۳ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "برنامه ریزی تراکم ساختمانی مطلوب محله با رویکرد عوامل فرهنگی، مورد مطالعاتی: محله های ایران و تختی، منطقه ۱۲" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    برنامه ریزی شهری
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 67605
    تاریخ دفاع
    ۲۶ شهریور ۱۳۹۳
    استاد راهنما
    محمدمهدی عزیزی

    برنامه¬ریزی برای تدوین تراکم ساختمانی مطلوب محله، یکی از مسائلی است که شهرسازی معاصر در سال¬های اخیر، هم در عرصه¬ی ملی و هم درعرصه¬ی جهانی، با آن روبرو بوده است. جهان شهری در حال تغییر، نیازمند حد مطلوبی از تراکم ساختمانی است که بتواند نیازهای کمی شهرسازی ـ استفاده¬ی بهینه از زمین و زیرساخت¬های شهری و غیره ـ را امکان پذیر کرده و در کنار آن محیط مسکونی مطلوبی را برای شهروندان ایجاد نماید. در این میان، باز تعریف تراکم ساختمانی در بافت¬های موجود که فرایند نوسازی را تجربه می¬کنند، به گونه¬ای است که نادیده انگاشتن عوامل فرهنگی در آن کاملا مشهود است. از بین رفتن حرائم خصوصی، ایجاد اشراف، تخریب حرائم ارتفاعی و عملکردی ابنیه و محوطه-های تاریخی (به عنوان نمادهای فرهنگ در کالبد شهر)، زدودن حیات واقعه¬ای از اجتماعات محلی و ... نمودی است از عدم وجود مدلی کارآمد برای تدوین تراکم ساختمانی که عوامل فرهنگی را به عنوان اصول پایه¬ای خود مد نظر قرار دهد، فقدانی که سنگ بنای اولیه¬ی این نوشتار را تشکیل می¬دهد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل تعیین تراکم ساختمانی با تکیه بر ابعاد فرهنگی، سعی دارد تا مفهوم گسترده و ناملموس فرهنگ را (با ماهیتی کیفی) هم در عرصه¬ی نظری و هم در عرصه¬ی عملی به مفهوم پیچیده¬ و کاربردی تراکم ساختمانی (با ماهیتی کمی ـ کیفی) پیوند زده و از این رهیافت، دستاویزی برای باز ـ حضور فرهنگ در شهرهای معاصر و علی¬الخصوص بافت¬های درونی فراهم آورد. پیوند میان دو مفهوم مزبور، تحلیل تراکم ساختمانی را در سه بخش ضروری می¬سازد: تحلیل بعد کمی تراکم ساختمانی (به عنوان عامل ایجاد مسئله)، تحلیل بعد کمی ـ کیفی تراکم ساختمانی (پیوند میان فرهنگ و تراکم ساختمانی در قالب تراکم ادراک شده) و تحلیل بعد کیفی تراکم ساختمانی (شاخص¬های فرهنگی وابسته و یا منتج از تراکم ساختمانی). تدوین مدل تعیین تراکم مطلوب با تکیه بر ابعاد فرهنگی، زمینه را برای آزمون فرضیاتی همچون "وابستگی بیشتر تراکم مطلوب به زمینه¬های اجتماعی ـ فرهنگی" و نیز "کمتر بودن تراکم ساختمانی مطلوب در محله¬ی تختی نسبت به وضع موجود و بیشتر بودن آن در محله¬ی ایران"، فراهم می¬سازد و سعی دارد تا محله¬ی ایران را از دچار شدن به سرنوشت محلاتی همچون تختی (که نوسازی و تدوین بی ضابطه¬ی تراکم ساختمانی در آن به زوال فرهنگ در شهرسازی این محلات منجر شده)، رهانده و راهکارهای لازم را برای ظهور دوباره¬ی فرهنگ در محله¬ی تختی پیشنهاد دهد. از این رو، پژوهش کمی حاضر، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، ابتدا به رتبه بندی قابلیت هر بلوک از هر محله برای متراکم سازی پرداخته و در ادامه، با تشکیل هرم¬های فضایی برای هر بلوک و اندازه¬گیری اختلاف آن با وضع موجود، مدلی را برای تعیین تراکم ساختمانی مطلوب پیشنهاد می¬دهد که بر پایه¬ی توجه به عوامل فرهنگی شکل گرفته و ملاحظات اقتصادی را نیز از نظر می¬گذراند. در این اثنا از تکنیک¬های تحلیلی همچون روش TOPSIS، تحلیل¬های مکانی ArcGIS، تحلیل¬های آماری Microsoft Excel و ترسیمات تحلیلی Sketch Up برای پردازش داده¬های کتابخانه¬ای، برداشت¬های میدانی و نتایج حاصل از پرسشنامه، بهره جسته است. واژگان کلیدی: فرهنگ، تراکم ساختمانی مطلوب، تکنیک TOPSIS، هرم¬های فضایی، مدل سازی.
    Abstract
    Planning for urban density is one of the most important problems which contemporary urban planning faces to both universal and national scale in recent years. Urbanized world - that is changing permanently - needs an optimum extent of urban density which can deal with both quantitative (efficient use of land and urban infrastructures, reducing energy consumption and etc.) and qualitative requirements (such as providing desirable neighborhood, vitality, mobility and etc.) of urban planning. Re-Defining building density (F.A.R) in inner city neighborhoods, which are experiencing the renewal process, is in such a way that disregarding the cultural factors in that, is quite obvious. Elimination of privacy of houses, destruction the functional and altitudinal territories of historical buildings and zones (as the symbols of culture in urban fabric) and etc. announce the absence of a efficient model for determining building density which takes into account of cultural factors as its basis principals in urban planning. So, this thesis aims to codify a model for determining building density that emphasizes on cultural factors; and tries to make the pretext of re-presence of culture in contemporary cities and particularly in inner neighborhoods by linking the two concepts of culture and building density in both practical and theoretical context. Hence, this quantitative research, in a descriptive – analytical method, analyzes the relationship between culture and building density in three dimensions: quantitative face of building density (as the cause of problem), quantitative – qualitative face of building density (for linking the culture and F.A.R in term of perceived density) and qualitative face of building density (through the indexes which are derived from or related to culture). These analyses are accomplished in two old neighborhoods in Tehran, named Iran and Takhti. The renewal process is completely occurred in Takhti so that, it’s a neighborhood with 4 – 5 store flats frequently; while its original form has been undetached houses in 1 or 2 stores and all of the problems mentioned above are happened in that clearly. At the other hand, Iran neighborhood is in the middle way of Takhti’s destiny. Its several historical buildings and areas are destroying, the house type is changing to flats while the old citizens are leaving the neighborhood and its strong and famous community is eliminating while true and suitable F.A.R with respect to cultural factors can prevent arising more problems in that and provide a favorite neighborhood. Ranking the ability of neighborhoods’ blocks for densification is done via TOPSIS method - that is a Technique for Order Preference by Similarity to Ideal Solution – then, by making spatial pyramids for each block and calculating their differences to status quo, suggests a model for determining desired building density with especial respect to cultural factors while has an attention to economic tendencies implicitly. Statistical analysis by Microsoft Excel, spatial analysis of ArcGIS, analytical drawings in SketchUp is used besides applying AHP model for scoring the indexes and Likert scale for quantification of qualitative measurements. Data collection is done via library data, surveying and questionnaire.