عنوان پایاننامه
مدل سازی باز تولید عایق های فشار قوی در لجستیک معکوس
- رشته تحصیلی
- مدیریت صنعتی - تولید
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 64902
- تاریخ دفاع
- ۲۶ شهریور ۱۳۹۳
- چکیده
- طبق برآوردهای انجام شده مجموع ضایعات عایق های فشار قوی به 10 تا 15 درصد بالغ میشود. بدیهی است هزینه ضایعات عایقها تنها به جایگزینی آنها محدود نشده و وقفههای ایجاد شده در مراحل مختلف و نیز مشکلات حاصل از ناکارآمدی عایق تحت سرویس، هزینههای جانبی قابل ملاحظهای را بر مصرفکنندگان تحمیل میکند. حال اگر بتوان بهوسیله روشی مقره های آسیب دیده را به چرخه تولید بازگرداند، میتوان در هزینههای جایگزینی بسیار صرفه جویی کرد. استفاده از لجستیک معکوس برای باز تولید این گونه عایق ها بسیار کار آمد می باشد. یکی از موارد مهم در لجستیک معکوس که باید مورد توجه قرار گیرد، قیمت مناسب برای خرید مجدد مقره ها از شرکت های توزیع است زیرا قیمت مناسب باعث ایجاد تمایل برای فروش مجدد محصول به تولید کننده خواهد شد ، لذا نقش بسیار مهمی در برای کاهش هزینهها دارد. از سوی دیگر قیمت بهینه و مناسب باعث می شود تا تولید کننده نیز نسبت بازیافت و تولید مجدد محصول خود مشتقاق شود. در این پایان نامه از مدلی ریاضی برای ارائه قیمت مناسب خرید و فروش عایق های فشار قوی بازتولیدی و نیز میزان تولید استفاده شده است. در این پژوهش ابتدا از مدلی برای بازتولید عایق ها ارائه شده است، استفاده شده است و سپس این مدل بهبود داده شده است. و سپس این مدل با استفاده از ابزار های ریاضی حل شده است با استفاده از این مدل و حل آن تولید کننده قادر خواهد قیمت بهینه برای خرید عایق ها را بیابد.
- Abstract
- In this thesis, we combine two aspects of remanufacturing, namely product acquisition management and marketing (pricing) of the remanufactured products. We consider an original equipment manufacturer (OEM) who decides on the acquisition prices offered for returns from different quality types and on selling prices of new and remanufactured products, in a single period setting. We develop a procedure for determining the optimal prices and corresponding profit of the OEM, and conduct a sensitivity study to understand the effect of different model parameters on the optimal strategies and profit. A counter-intuitive and an important managerial result is that, for the optimal solution instead of having the same profit per remanufactured item for all return types, the profit per item should be higher if the total cost for acquisition and remanufacturing is lower.