عنوان پایاننامه
جایگاه مصلحت در حکومت اسلامی با تکیه بر آراء امام خمینی(ره)
- رشته تحصیلی
- الهیات و معارف اسلامی - فقه و مبانی حقوق اسلامی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 65168;کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 001887
- تاریخ دفاع
- ۳۱ شهریور ۱۳۹۳
- دانشجو
- محسن محبی
- استاد راهنما
- مجتبی الهیان
- چکیده
- هدف اصلی این پژوهش تبیین جایگاه مصلحت در نظام اسلامی و همچنین مبانی فقهی عمل به مصلحت در احکام حکومتیِ حاکم اسلامی با تکیه بر اندیشه و دیدگاه امام خمینی(ره) در خصوص فقه حکومتی می باشد. این پژوهش جهت اثبات این نظریه می باشد که شیوه و نگاه امام به فقه حکومتی- که منتهی به ولایت فقیه بر جامعه اسلامی می گردد- و اصرار ایشان بر شناخت مصلحت جامعه اسلامی و تقدم آن بر دیگر مصالح مسلمین روشی نظام مند می باشد که علاوه بر تکیه بر آیات و روایات ، بر پایه دلیل عقل نیز قابل اثبات می باشد. تکیه بر مصلحت سنجی حاکم اسلامی در اجرای امور و احکام حکومتی در چهار چوب مقاصد و موازین اساسی دین می باشد که این موضوع نه تنها دلیلی بر نقص شریعت اسلام در حکومت داری نمی باشد بلکه نشان دهنده جنبه عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است. و بیان گر این موضوع است که، فقه، تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تا گور است. و هرگز باعث عرفی شدن دین نمی گردد. البته لازم به تذکر است که بین مصلحت مد نظر فقه شیعه و مصالح مرسله و استصلاح نزد اهل سنت تفاوت بنیادی وجود دارد. تبیین این نظریه مستلزم ارائه تعریفی دقیق از حکم حکومتی و سپس بیان تفاوت های آن با احکام اولیه و ثانویه می باشد. همچنین بیان قواعد و ملاک های تشخیص مصلحت ، و ملاک های تعیین اولویت ها در مصالح از دیدگاه عقل و شرع به همراه با نقل آراء امام خمینی و دیگر فقهای شیعه از دیگر اهداف این پژوهش می باشد . همچنین به بیان نظر امام خمینی در خصوص میزان اختیارات حاکم اسلامی در صدور حکم حکومتی می پردازیم. و تفاوت نظر ایشان با نظر مرحوم صدر در خصوص منطقه الفراغ را مورد بررسی قرار می دهیم. شناخت مرجع تشخیص مصلحت و راهکار های عملی و نحوه ایجاد مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمهوری اسلامی ایران و حدود وظایف و اختیارات این مجمع از دیگر موضوعات مورد بحث در این پژوهش می باشد. واژگان کلیدی : آراء امام خمینی - مصلحت – فقه حکومتی- حکم حکومتی – مصالح مرسله
- Abstract
- The main aim of this study is to establish the role of expediency in Islamic rule and the jurisprudential basis of “acting on expediency” with an emphasis on thoughts of the late Imam Khomeini. We seek to demonstrate that Imam’s approach, which resulted in “Jurist’s Guardianship” over an Islamic nation, and Imam’s insistence on identifying expediencies and prioritizing them over other affairs of Muslims, is a systematic approach which is backed by Quran verses and historical examples and verifiable through logical reasoning. Emphasis on adherence to pragmatism by the ruler accords with basic teachings of Islam; and far from being a sign of deficient capacity of Islam for ruling a nation, it shows a very powerful practical side of jurisprudence in tackling social, political, and cultural issues faced by the Islamic society. It shows that jurisprudence is in fact a theory of managing the life of individual from birth to death, without causing the religion to become subject to popular interpretations. It should be noted that the expediency as defined in Shiite jurisprudence is basically different from “pragmatic interaction” (Esteslah) and “established interests” (Masaleh Morsaleh) concepts adhered to in Sunni Islam. Defining the concept of expediency in Shiite jurisprudence requires that we acquire a prior understanding of what “ruler’s verdict” is in Shiite jurisprudence and how it differs from primary and secondary religious rules. We will also try to articulate the systematic approach of jurisprudence on the organized way of identifying and acting on expediencies, the criteria for prioritizing affairs, and the opinions and thoughts of the late Imam Khomeini and other jurists on this matter. Besides, we will offer a discussion of the late Imam’s thought on the boundaries of ruler’s powers for issuing ruler’s verdicts, and how the late Imam’s opinion on the issue differed from that held by Sadr. Another subject covered by this study is the authority for identifying expediencies and how the issue has been tacked in the Islamic Republic and how the Expediency Council came into being and what are its powers and responsibilities. Key words: Imam Khomeini, expediency, ruler’s jurisprudence, ruler’s verdict, established interests