عنوان پایاننامه
کارکردهای خطابه و شعر نزد فارابی
- رشته تحصیلی
- فلسفه و کلام اسلامی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 2344ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 70387;کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 2344ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 70387
- تاریخ دفاع
- ۳۱ شهریور ۱۳۹۳
- دانشجو
- فتانه توانا پناء
- استاد راهنما
- نادیا مفتونی
- چکیده
- جایگاه دو صنعت منطقی خطابه و شعر نزد فارابی مساله تحقیق حاضر است. این جایگاه با بررسی کارکردهای معرفت شناختی، روان شناختی، جامعه شناختی و سیاسی هر یک از دو صنعت مذکور در قیاس با مخاطبان تعیین می شود. در بعد معرفتی، تخییل که وجه منطقی صنعت شعر محسوب می شود در غیاب علم تصوری به حقایق و ذات امور ظهور می یابد و تا جایی نقش ایفا می کند که می توان از ضرورت معرفت تخییلی در قیاس با موقعیت، شرایط و افراد خاصی سخن به میان آورد. چنین معرفتی راه را برای رسیدن به درک حقیقی، طبق مبانی فارابی هموار می گرداند. معرفت اقناعی نیز که حاصل خطابه است در سطح تصدیقی می تواند از کارکرد مشابهی برخوردار باشد. از دیدگاه فارابی بیشتر مردم قادر به درک یقینی نیستند در نتیجه اقناع یا ظنی که صدق اکثری دارد، ضرورت می یابد. فارابی عنوان حاملان و ناشران حقیقیت را به خطبا و شعرا می دهد که تنزل حقیقیت به قدر طاقت و توان بشری را بر عهده دارند. در بعد روانشناختی می توان به ایجاد تاثرات نفسانی توسط تخییل و تمکن یک گزاره در نفوس توسط اقناع اشاره کرد. نقش اجتماعی هر یک از تخییل و اقناع را می توان در مواردی چون بهبود آموزش و تعلیم، ایجاد تعامل و هماهنگی میان افراد؛ جوامع و طوایف و سایر نهادهای اجتماعی، اخلاق، فرهنگ و ... بررسی و از کارایی و اثر بخشی هر یک سخن گفت. در سیاست نیز این دو به مثابه رسانه در هر جایی که حکومت و ریاست در میان باشد، حضور دارند. از جمله در امر قانونگذاری و اجرای آن، تدبیر در تمامی زمینه ها و انتقال معارف لازم به مرؤسین. این نقش تا آن جا در نظر فارابی دارای اهمیت بوده که او در تمامی اصنافی که از ریاست بر می شمرد، این دو صنعت را لحاظ نموده به گونه ای که بدون این دو ریاست نه تنها کامل نمی شود، بلکه اساسا شکل نمی گیرد. کارکردهای فوق در آثار فارابی در نسبت با جایگاه مخاطب توجیه و تبیین می گردند. فارابی به ترسیم اختلاف معرفتی مخاطبان می پردازد و طیف وسیعی از اختلاف ها را نمایش می دهد. این اختلاف ها را می توان در دو دسته کلی یعنی تقسیم افراد به عوام و خواص جای داد. روش اقناع و معرفت از راه تماثیل، مناسبات، مقایسه، محاکات و تخییل را می توان به عنوان رویکرد فارابی در معرفت زایی دسته دوم یعنی عوام حائز اهمیت دانست. وجود چنین کارکردهایی می تواند مشیر به جایگاه والای دو صنعت خطابه و شعر نزد فارابی باشد
- Abstract
- The position of rhetoric and poetry as tow logical art in Farabi’s philosophy is the matter of this research. This position regards by study of the epistemology’ psychology’ sociology and political functions of each of this tow art in relation to addressees. in cognitive aspect imagination which is considered the logical aspect of the poetry appears in negation of conceptual knowledge of the truth and essence objects and continues of this role as far as could speak of necessary imaginative knowledge in proportionality with condition ‘situation and type of individuals. Such cognition causes to be reaching the real perception according to the Farabi’s foundations. Persuasive cognition that is obtained from rhetoric’ in assertive aspect could have too that same role in Farabi’s philosophy. The most of people couldn’t understand the definitive cognition so the persuasion or the presumption that is mostly true becomes necessary. Farabi entitle the orators and poetics the title of truths bearers and propagators that they descend the trust as human capacity and capability.in psychology’s aspect it can be pointed to the creation of a spiritual affectedness by imagination and the localization a proposition in the souls by persuasion. The social role in each of the imagination and persuasion considers in some factors such as improvement the didactic and teaching system’ creating relationship and coherence among individuals’ communities and nations and other Social institution’ morality’ culture and etc. And can speak to the efficiency and affections of each of them. In politics too this tow art appears as medium in everywhere that the presidency and government is beings such as Legislation and practical it’ direction in all contexts and give the necessary cognizance in subordinate. This role in Farabi's thought is important to some extent he considers in all types of presidency the imagination and persuasion so that in absence of these tow art the presidency not only isn't complete but is not to be actualize. This function in Farabi's traces in relation to the addressee’s station becomes explanation and justified. The vast of individual differences in cognition is on display in farabie’s philosophy. These differences divided into tow types i.e. the division of individuals to common people and the elect. The persuasion and representation and symbols cognition ‘combinations designations and imaginations can be considers as farabis approach to increase cognition in the common people. Such functions can refer to the elevated position of rhetoric and poetry as tow logical art in Farabi’s philosophy.