عنوان پایاننامه
ارزیابی دیدگاه ولتر ستورف درباره مبانی فلسفه تحلیلی دین
- رشته تحصیلی
- فلسفه دین
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 2329ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 68710
- تاریخ دفاع
- ۲۹ شهریور ۱۳۹۳
- دانشجو
- علی اصغر درلیک
- استاد راهنما
- محمد رضا بیات
- چکیده
- نیکولاس ولترستورف، فیلسوف تحلیلی دین معاصر، در مقالهی «فلسفهی تحلیلی دین؛ گذشته و آیندهی آن» به بیان مبانی اصلی فلسفهی تحلیلی دین معاصر پرداخته است که بسط مفاد آن مقاله، مبنای کار این پایاننامه بوده است. فلاسفهی قارهای در سه مورد، باور به امکان حصول شناخت خدا، درک خاص از معرفتشناسی و واقعگرایی فلسفهی تحلیلی را به تخطی از مبانی خود متهم میسازند میدانند. ولترستورف در پاسخ، این سه را نه تنها از معایب فلسفه تحلیلی نمیداند بلکه به گمان او، اینها از جمله محاسن و ویژگیهای اساسی فلسفهی تحلیلی دین هستند و بهتبیین دیدگاه خود در مورد این مبانی میپردازد. او ویژگی نخست را مرهون آراء لاک میداند و معتقد است که فلاسفهی تحلیلی دین در این خصوص وامدار نگاه لاک در معرفتشناسی و تبیین وی از عقلانیت هستند که طبق آن، انسان میتواند با استفاده از عقل خویش، خدا را بشناسد. ویژگی دوم فلسفه تحلیلی دین یعنی معرفتشناسی خاص ایشان، که امروزه آن را بهنام معرفتشناسی اصلاحشده میشناسیم و خود وی و پلانتینگا و آلستون از پیشگامان آن هستند، دو جهت سلبی و ایجابی دارد که در وجه سلبی آن، قرینهگرایی برآمده از نظریهی لاک را رد میکنند و در وجه ایجابی آن، باورهای دینی را در زمرهی باورهای پایه و بیواسطه قرار میدهند. ویژگی سوم، باور به واقعگرایی است که ولترستورف آن را مدیون مجادلات سازندهی راسل و مور با ایدهآلیستهای بریتانیایی و افول پوزیتیویستهای منطقی میداند که اولی به واقعگرایی ایشان و دومی به باور آنان به متافیزیک کمک رساند. در این دوره، مسئله معناداری و بیمعنایی زبان دینی جای خود را به مباحث معرفتشناسانه داد و فیلسوفان تحلیلی دین به ارائه و ارزیابی مباحث متافیزیکی مانند صفات خدا و یا براهین خداشناسی روی آوردند. در رهیافت ولترستورف به فلسفهی تحلیلی دین باید این نکته را مطمحنظر قرار داد که نگاه او نسبت به این سنت نگاهی روایی است و معتقد است که در میان فلاسفهی تحلیلی نمیتوان مجموعه عقاید مشترکی را یافت که همگی در آن سهیم باشند بلکه هویت فلسفه تحلیلی تنها در توجه به تطور تاریخی آن، یعنی روایتی که از فرگه، راسل و مور آغاز میشود و تا زمان ما ادامه مییابد و مسائلی که بر سر آن بحث کردهاند، درک میشود.
- Abstract
- Despite the influence analytic philosophy of religion in twentieth-century, it's less about the origins and evolution of the process is discussed. Nicholas Wolterstorff, contemporary analytic philosopher of religion, in his article 'Analytic Philosophy of Religion: Retrospect and Prospect' is discussed foundations of contemporary analytic philosophy of religion. The main work of this thesis was to evaluate the essay. He responds to criticisms of continental philosophers and advocating the analytic philosophy of religion. These objections are: epistemological confidence concerning our ability to gain knowledge of God, reformed epistemology and metaphysical realism. In his view, these are the main fundamentals analytic philosophy of religion and it does not take into account the objections of analytic philosophy of religion. He believes that the first feature, epistemological confidence, is derived from the ideas of Locke and believes that perspective of analytic philosophers of religion in epistemology are indebted to him. The second feature is today called reformed epistemology And himself, Alvin Plantinga and William Alston of its pioneers. it is both negative and positive. in negative way, they are opposed to evidentialism and in positive way, are discussed to religious beliefs. The third feature is due to the conflicts Russell and Moore to British Idealists and the decline of positivism. Philosophers at this point turned to epistemology and will faded issues meaning and meaninglessness. His view to analytic philosophy is a narrative. He believe that analytic philosophy is not a school. To understand analytic philosophy, we must tell the story of Russell, Frege and Moore begin and continues until today. What is important in analytical philosophy, express the conflicts and challenges. Key Words Analytic Philosophy of Religion, Narrative, Epistemological Confidence.