عنوان پایان‌نامه

معرفت نفس در فراروانشناسی و علم نبوات



    دانشجو در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۳۹۳ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "معرفت نفس در فراروانشناسی و علم نبوات" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    فلسفه دین
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 68676;کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 002007
    تاریخ دفاع
    ۱۹ مرداد ۱۳۹۳

    چکیده: وجود و یا عدم نفس¬و مسائل مربوط به آن، از جمله دغدغه¬های همیشگی اندیشمندان و بلکه آدمیان در طول تاریخ بوده است.پرسشهایی از این سنخ که آیا آدمی همین بدن جسمی و فیزیکی است یا از جنبه و بعد دیگری به نام نفس نیز برخوردار است؟ و در صورت وجود نفس،آیا بدن مادی با آن در ارتباط می¬باشد ویا دارای استقلال از یکدیگر می-باشند،همواره جزء پرسشهای اساسی فیلسوفان به شمار می¬آمده است.سخن از وجود نفس و تجرد آن در سنت فلسفی، بخشی از مباحث فلسفه به نام علم¬النفس¬فلسفی را تشکیل می¬دهد که بر اساس مبانی و ادله فلسفی به تحلیل این پدیده پرداخته می¬شود.اما پرسشهای مهمی که سعی شده در این پژوهش مورد کنکاش قرار گیرد از این قرار است که: آیا جز درعلم¬النفس فلسفی می¬توان در دانش¬های دیگری سخن از نفس و تجرد آن راند؟ اگر آری، شناخت و معرفت نفس در این دانشها چگونه و با چه رویکردهایی می¬باشد؟و سرانجام، این دانشها خود چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟ پاسخ این است که جز در علم¬النفس فلسفی می توان در دو دانش فراروان¬شناسی و علم نبوات که از پدیده¬های فراطبیعی بحث می¬کنند، سخن از معرفت نفس و اثبات آن به میان آورد.در این تحقیق در دو فصل جداگانه ابتدا به معرفی این دو دانش پرداخته شده است. در فصل فراروان¬شناسی ابتدا به دیدگاه فیزیکالیستی از این پدیده¬ها و سپس نقد آن اشاره شده و پس از آن به بیان ادله و مبانی فراروان¬شناسان مبنی بر تعارض پدیده¬های فراطبیعی با خواص فیزیکی و نتیجتا اثبات نفس پرداخته می¬شود.در دانش نبوات نیز اشاره می شود که اصولا یکی از بنیانهای اساسی در این دانش، نفس و تجرد آن می¬باشد¬و در این دانش نیز می¬توان از معرفت نفس سخن راند.در ادامه سعی شده است به توضیح نوع رویکرد دو دانش در اثبات نفس،که در فراروان¬شناسی به شکل استناد استقرایی همراه با نفی صفات مادی در پدید¬های فراحسی و در نبوات به شکل استناد فردی و بیان تجرد امور نبواتی بر پایه اصول فلسفی فیلسوفان مسلمان می¬باشد، پرداخته شود. و در پاسخ به این سوال که آیا این دو دانش، دانشی واحد به شمار می¬آیند،علاوه بر ذکر مشترکات،با بیان برخی تفاوتهای اصولی در این دو دانش، به این سوال پاسخ منفی داده شده است. کلمات کلیدی: فراروان¬شناسی، نبوات، نفس، تجرد، فیزیکالیسم، ادراکات فراحسی.
    Abstract
    Abstract The existence or inexistence of the soul and issues about that has been of a great concern for thinkers as well as all human all the time. The questions like: whether human being is just this physical body or it has another aspect which is called soul; and if there is a soul, does body have a connection with it or they are independent parts of human, have been the essential questions asked by philosophers. Speaking about soul and its incorporeity in philosophical tradition is a part of philosophy called philosophical psychology which analyses this phenomenon using philosophical proofs and principles. But the questions which I will try to deliberate in this paper are: Is it possible to speak about soul and its incorporeity in some other sciences rather than in philosophical psychology? If yes, how we can understand soul in these sciences and by which approaches it is done? And finally, how these sciences are distinguished from each other? The answer is that: we can deal with the knowledge of soul and assert it in two other sciences in addition to philosophical psychology, namely, parapsychology and Nobovat which are speaking about paranormal phenomena. In this paper I introduce this two knowledge in two separate sections. In the section titled parapsychology, I point to the physicalistic view about these kind of phenomena firstly, and then mention their objections, after that I express the proofs of parapsychologists about the confliction between paranormal phenomena and physical qualities which result in assertion of soul. Likewise In Nobovvat I say that the soul and its incorporeity is one of the bases in this knowledge and then we can speak about knowledge of soul in this field. I try to explain these two knowledge approaches to assert the existence of soul. Parapsychologists use the induction to assert the existence of soul and deny physical qualities in para sensational phenomena and in Nobovvat the individual reports are used and it is said th