عنوان پایان‌نامه
««مقایسه تاثیر چند محیط غذایی طبیعی بر عملکرد اسپور در قارچهای بیمارگرحشرات Beauveria bassiana و Metarhizium anisopliae»
- رشته تحصیلی
- حشره شناسی کشاورزی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی شماره ثبت: 6125;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 65452
- تاریخ دفاع
- ۲۹ شهریور ۱۳۹۳
- دانشجو
- ضرغام بی غم
- استاد راهنما
- رضا طلایی حسنلویی
- چکیده
- در مدیریت آفات، تولید اسپورهای قارچی برای توسعه موفق عوامل میکروبی امری ضروری است. یکی از جایگزین¬های مناسب در جهت اقتصادی نمودن تولید و فرآوری قارچ¬های بیمارگر حشرات، استفاده از مواد طبیعی ارزان قیمت مثل بقایای کشاورزی می-باشد. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر محیط کشت و مکمل¬های غذایی بر میزان تولید کنیدی و زهرآگینی کنیدی¬های B. bassana JF3 و M. anisopliae CS1 انجام گردید. در این پژوهش روش دو مرحله¬ای مایع-جامد برای تولید کنیدی¬های این دو قارچ مورد استفاده قرار گرفت. محیط¬های پایه شامل سبوس گندم، ضایعات ماکارونی، پوسته سیب زمینی و کاه گندم بود. از اوره، ساکارز و آب پنیر هر کدام در دو سطح چهار و هشت درصد نیز به عنوان مکمل استفاده گردید. تجزیه واریانس داده¬ها نشان داد که برای هر دو قارچ بیمارگر حشرات اختلاف معنی¬داری بین محیط¬ها در تولید کنیدی وجود دارد. برای B. bassiana سبوس گندم با تولید 1010×1/2 کنیدی بر گرم محیط بیش¬ترین میزان تولید کنیدی را داشت اما برای M. anisopliae، ضایعات ماکارونی با تولید 1010×4/1 کنیدی بر گرم محیط دارای بیش¬ترین تولید بود. بعد از افزودن مکمل¬ها به محیط¬های پایه محیط¬ سبوس گندم حاوی آب پنیر 8% برای هر دو قارچ بیشترین تولید را داشت که به ترتیب 1010×2/3 و 1010×36/2 کنیدی بر گرم محیط برای B. bassiana و M. anisopliae بود. کاه گندم با تولیدی 107×1/8 و 108×04/1 کنیدی بر گرم محیط کم¬ترین تولید را برای B. bassiana و M. anisopliae داشت. با توجه به نتایج زیست¬سنجی مقدماتی، غلظت¬های 104، 105،106و 107 کنیدی در میلی¬لیتر برای آزمون¬های اصلی مورد استفاده قرار گرفت. زیست سنجی به روش غوطه¬وری و بر روی لارو سن پنج Galleria mellonella انجام شد. از کنیدی¬های محیط کشت PDA نیز به عنوان شاهد استفاده گردید. بیش¬ترین مرگ¬ومیر برای هر دو قارچ در غلظت 107×1 کنیدی بر میلی¬لیتر از کنیدی¬های حاصل از سبوس گندم همراه با آب پنیر 8% و به میزان 6/66% بود که این میزان از مرگ¬ومیر ایجاد شده بوسیله کنیدی¬های حاصل از PDA در این غلظت بیش¬تر بود و کم¬ترین میزان مرگ¬ومیر در این غلظت نیز از کنیدی¬های حاصل از پوسته¬سیب¬زمینی همراه با ساکارز 4% به دست آمد. با توجه به نتایج این پژوهش سبوس گندم و ضایعات ماکارونی به عنوان محیط¬های اصلی و آب پنیر به عنوان مکمل برای تولید انبوه قارچ¬های بیمارگر حشرات معرفی شده و انجام پژوهش¬های تکمیلی در این زمینه لازم است.
- Abstract
- High spore production capability is vital in the successful development of microbial agents for pest management. Natural and cheap materials such as agriculture byproductsare one of the suitable candidates for economical production of entomopathogenic fungi. This study has done to investigate the effects of medium and complementary on production and virulence of B. bassanaJF3 and M. anisopliae CS1 conidia. Liquid-solid diphasic fermentation technique was used to evaluate conidial production. The basic media were wheat bran, spaghetti by products, straw and potato skin. Urea, sucrose and whey permeate in two levels (4 and 8%), were used as a complementary for basic media. Analysis of variance showed that there are significant differencesamong media for both of entomopathogenic fungi. The greatest amount of conidial production was achieved by Wheat bran for B. bassanaand spaghetti byproducts forM. anisopliae(2.1×1010 Co/g and 1.4×1010 Co/g, respectively).After adding complementary to basic media, wheat bran enriched by8% whey permeate had the greatest production for both fungi (3.2×1010 and 2.36×1010 Co/g for B. bassana and M. anisopliae, respectively).On the other hand, the least amount of conidial production for both fungi was achieved by straw (8.1×107 and 1.04×108 Co/g for B. bassanaand M. anisopliae, respectively). According to the bracketing results, 104, 105, 106 and 107 Co/ml concentrations were selected for main tests. For bioassay, dipping technique was used on 5th instar of the greater wax moth, Galleria mellonella. Conidia harvested from spaghetti wastes and wheat bran had a significantly higher virulence for both fungi in comparison with those of straw and potato skin conidia. Among complementary additives, sucrose and urea showed no significant differences with the control in terms of increasing virulence of conidia, but permeate did not have any significant difference with other complementary additives and resulted in higher conidial virulence. The highest rate of mortality for both fungi at 1×107 Co/ml, was recorded for conidia obtained from wheat bran + permeate 8% and spaghetti + permeate 8% (66.6 and 60%, respectively). However, the least rate of mortality was obtained for conidia harvested from potato skin enriched with sucrose 4%. According to our results, wheat bran and spaghetti by products as main media and whey permeate as a complementary are introduced for the mass production of entomopatthogenic fungi. Further investigations arerequired in this area.
