حاکمیت الهی و حق تعیین سرنوشت از منظر شهید آیت الله دکتر بهشتی
- رشته تحصیلی
- حقوق عمومی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4040;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 73530;کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4040;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 73530
- تاریخ دفاع
- ۲۸ بهمن ۱۳۹۴
- دانشجو
- محمدحسین عطاری
- استاد راهنما
- فیروز اصلانی
- چکیده
- مفهوم حاکمیت در اندیشه سیاسی اسلام از اهمیت ویژه و بالایی برخوردار است. حاکمیت و ارتباط آن با حق تعیین سرنوشت به عنوان یکی از حقوق نسل سوم حقوق بشر از مفاهیم بنیادی هر نظام سیاسی به شمار می رود. بررسی اندیشه شهید بهشتی به عنوان یکی از موسسین نظام جمهوری اسلامی ایران و دیدگاه وی به مفهوم حاکمیت الهی و ارتباط طولی آن با حق تعیین سرنوشت راهگشای خوانش اصول حاکمیتی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. حاکمیت مطلق خداوند بر جهان و انسان نقطه کانونی اندیشه شهید بهشتی به شمار می رود که وی با توجه به آن به طراحی نظام سیاسی مطلوب جامعه اسلامی می پردازد. وی نظام امت و امامت را به عنوان حاکمیت مشروع جامعه اسلامی در دوران پس از حیات پیامبر مکرم اسلام (ص) می شناسد که حیات آن در دوران غیبت امام معصوم در گرو اجتهاد مستمر فقهای جامع الشرایط براساس کتاب و سنت است. وی راس و هرم نظام اسلامی را مظهر و الگوی جامعه اسلامی می شناسد و معتقد است ولایت فقیه واجد الشرایط بر شهروندان جامعه اسلامی مشروعیت می یابد و تحقق آن به خواست امت و جامعه اسلامی وابسته است که در چهارچوبه قانون اساسی شکل می گیرد. وی اصول چهارم و پنجم و ششم قانون اساسی را راهکارهای عملی اجرای بنیاد نظری حاکمیت در قانون اساسی و اصل پنجاه و ششم می داند و از وابستگی وثیق این اصول به یکدیگر یاد می کند.
- Abstract
- The concept of sovereignty has significant and important position in Islamic political thoughts. Sovereignty and it's relation to the self determination of people involved as part of the third generation of human rights and is one of the basical conception of any political system. As one of the Islamic republic of Iran's founders the studies on Beheshti's thought and his attitudes have connection with theocratic sovereignty in continues relevance with right of self determination is way of construing sovereignty principal of constitution law of the Islamic republic of Iran. The absolute sovereignty of God on the world and humankind involved the basical point of Beheshti thoughts that he constructed the Islamic society in attention to those. In his attitude the definition of "Omat and Emamat" system consider as legimicy Islamic sovereignty in the past period of holy prophet of the Islam which it's existence in the absent of holy Emam in affiliation of continuator scholarship who able to construing from holy book and the behaviour of holy prophet. He knew the head of the Islamic system as a symbol of the Islamic society and he believes the Faghihe sovereignation lagimate on the Islamic society’s citizens's and its realization depends on the Ommat and Islamic society's willingness which is construct in frame of constitution law. He knew the forth and fifth and sixth of the constitution law as a practical way of execute of sovereignty theory in base of the constitution law and according fifty-sixth and he belives this principles have incoherence with each other. Key words: sovereignty.Self determination.Shahid Beheshti. Omat and Emamat. Faghihe’s sovereignation