بررسی مساله بداء با تاکید بر دیدگاه آیت الله معرفت و علامه مجلسی
- رشته تحصیلی
- الهیات و معارف اسلامی - فلسفه و کلام اسلامی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 002729;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 80372;کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 002729;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 80372
- تاریخ دفاع
- ۰۹ اسفند ۱۳۹۴
- دانشجو
- فاطمه طالبی نجف آبادی
- استاد راهنما
- یحیی کبیر
- چکیده
- یکی از معارف والای قرآن و سنت پیامبر(ص) که در روایات امامان معصوم علیهم السلام هم به آن اشاره شده است،آموزه بداء می باشد.در واقع ، اصلی که آموزه بداء بر آن استوار است این است که خداوند متعال، بر تمام عرصه هستی ، قدرت تام و مطلق دارد و در هر شرایط و هر زمانی که بخواهد می تواند تقدیری را جایگزین تقدیر دیگر بکند.این تغییر در تقدیرها بر اساس حکمت و مصلحت اوست که البته اعمال انسانها هم چه نیک و چه بد ، در تغییر مقدراتشان بی تأثیر نیست و هر عملی که از انسان سر بزند می تواند بر افزایش یا کاهش نعمت و روند سرنوشت او تأثیر بگذارد. با ذکر مسأله بداء ممکن است این نکته به ذهن برخی خطور کند که آیا این مسأله که خداوند در شرایط جدید، تقدیرها را دگرگون می کند مستلزم جهل او به رخدادها نیست؟ آیا خداوند به همه امور عالم ، علم ندارد؟ در پاسخ باید گفت که خداوند نه تنها از همه امور آگاه است ، بلکه مسأله بداء نیز در جریان علم الهی است که ازلی و ابدی است. در این پایان نامه به تفصیل، به این موضوع خواهیم پرداخت و رابطه بداء با علم و اراده و مشیت الهی را بررسی خواهیم کرد و ثابت خواهیم کرد که بداء در مورد خداوند ، ممکن است.در واقع خداوند در ابتدای آفزینش عالم، با علم به همه موجودات و آینده آنها، اراده به خلق موجودات می کند و بعدها با توجه به حکمت و مصلحت خویش در شرایط مختلف با علم به همان خلقت اولیه،اراده می کند که آن شرایط را تغیر دهد که این تغییر شرایط،بداء نامیده می شود.بدا، در علم فعلی خداوند رخ می دهد.یعنی در جریان خلقت موجودات، نه در علم ازلی که علم خداوند به موجودات پیش از خلقت آنهاست.همچنین به ذکر مسأله قضاء و قدر خواهیم پرداخت و ثابت خواهیم کرد که قضاء و قدر با مسأله بداء هیچ منافاتی ندارند ، بلکه در ارتباط با هم نیز هستند.یعنی آنچه را که خداوند در مراحل اولیه خلقت،اندازه و میزان آن را از هر جهت مشخص می کندو حکم به آن می کند،بعدها به اقتضای شرایط مختلف براساس حکمتش ،تغییر می دهدکه عوامل مختلفی از جمله دعاء ، در تغییر قضاء و قدر موثر هستند..سپس به ذکر برخی دیدگاهها خصوصا دیدگاه دو افتخار بزرگ جهان اسلام،علامه محمد باقر مجلسی و آیت الله معرفت خواهیم پرداخت.
- Abstract
- One of the prominent teaching of the Quran and the tradition of the prophet (pbuh) Which is also rwferred to in the infallible Imams is “bada”. In fact the main principle upon which bada is that the Almighty God has absolout and compelet power over all aspects of beings and in the every situation or every time he will he is able Replace to Taqdir whith another one.this changing of taqdir is based on his Hikmat and Maslahat thouth the deeds of human whether good or bad is not whithout effect on changing their MOqaddarat.Every action of the person may affect the increase of his blessing and ahso chang his destiny. The case of Bada may cause one to thing that the fact God changes the Taqdirs in new situation requires the ignorance of God to new happenings in future and that God does not have knowledge of every things. In this Thesis we deal whith this subject in details and investigate the relation of Bada whith the knowledge (Elm) will (Eradeh) and Mashiat of God. We look at the problem of Qodha and Qadar in this regard and mentioning some view points briefhy we explane the viewpoints of tow great men of islam AyatAHHah Mohammad Hadi Marefat and ALLameh Mohammad Baqer Mjlesi.