عنوان پایاننامه
سینما وجامعه : باز تاب جنگ در سینمای ایران
- رشته تحصیلی
- پژوهش هنر
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 7747;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 40921
- تاریخ دفاع
- ۲۹ بهمن ۱۳۸۷
- دانشجو
- سپیده حیران پور
- استاد راهنما
- اعظم راودراد
- چکیده
- در این پایاننامه سعی بر آن است که به این سؤال پاسخ داده شود؛ "بازتاب جنگ در سینمای ایران چگونه بوده و چه سیر تحولی را طی کرده است؟" بر اساس نظریهی بازتاب فیلمهای سینمایی سند معتبری برای شناخت جامعهای که در آن ساخته میشوند، به شمار میروند. بنابراین میتوان از طریق مطالعهی سینمای جنگ ایران به رویکرد جامعهی ایران نسبت به جنگ در طول زمان پی برد. همچنین بنابر دیدگاه آرتور مارویک فرض شده است که چند سال پس از پایان جنگ و در اثر تغییر شرایط اجتماعی دیدگاه جامعه نسبت به جنگ تغییر میکند و یا امکان بیان رویکردهای جدید به وجود میآید. بنابر این نظریه رویکرد فیلمهای سینمای جنگ ایران در دههی 80، متفاوت از رویکرد فیلمهای جنگی ساخته شده قبل از دههی 80 میباشد. روش به کار گرفته شده برای تحلیل فیلمها روش نشانهشناسی ساختاری میباشد. سینمای جنگ در این پایاننامه، در سه دورهی زمانی 60 تا 67، 67 تا 70 و دهه 80 مورد بررسی قرار گرفته است. دو دوره اول به صورت اسنادی و با استفاده از مطالعات قبلی و دوره سوم به صورت تحلیل متن فیلم های برگزیده جنگی مطالعه شده است. نتیجه اینکه فیلم های دوره اول بنا به اقتضای جنگ و شرایط جامعهی جنگزده به حماسهسازی و قهرمانپروری میپردازند، در حالی که فیلم های دوره دوم بیشتر جنبهی اجتماعی دارند و وضعیت آوارگان و رزمندگان بازگشته از جنگ و برخورد جامعه با آنان را بررسی میکنند. از مقایسه نتایج این دو دوره با فیلم های دوره سوم معلوم شد که دیدگاه متفاوتی در فیلمهای سینمایی ساخته شده در دههی 80 شکل گرفته است؛ بدینترتیب که در پی از بین رفتن رژیم بعث عراق و بهبود روابط دو کشور، و در نتیجه تحول دیدگاه جامعه نسبت به جنگ ایران و عراق و به وجود آمدن شرایط مناسب برای ابراز دیدگاههای متفاوت، فیلمهایی با تمایلات صلحطلبانه و ضد جنگ و با شخصیتپردازیهای متفاوت از رزمندگان ایرانی و عراقی ساخته شدهاند که در سینمای جنگ ایران سابقه ندارد.
- Abstract
- The question which is mainly considered in this thesis is about the reflection of war in the Iranian cinema and its changes over time. According to the theory of Reflection, movies are considered as reliable documents to study the society in which they are produced. Therefore, by studying the war cinema in Iran, it becomes possible to find out the Iranian view on war in the lapse of time. In addition, according to Arthur Marwick, it has been assumed that few years after war and due to changes in social conditions, society’s viewpoint towards war changes and therefore different viewpoints about war will get a chance to appear. According to this theory, the perspective of War Cinema in the 2000s should be different from the war films before that decade. This is what has been examined in this thesis. The methodology used for analyzing movies is structural Semiology. In this thesis the war cinema in three periods of 1981 to 1988; 1988 to 1991 and in 2000s is studied. The first two periods are explored by using literature review and results of previous studies; however, the third period is studied by analyzing selected war films using semiotics. The results show that, those films produced in the first period, create heroes and epic sensations, as wartime and the conditions of a war-stricken society dictates, while the films produced in second period show mostly social impacts of war including the situation of war refugees, the veterans that returned from war, and society’s encounter with them. Comparing the results of the two periods with the third one showed that a different approach has been taken in war movies produced in 2000s, when the Bae’th regime in Iraq is overthrown and the relationship between the two countries is improved. This condition has developed the possibility of exploring different views. Movies with peace-finding and anti-war contents with different personating of Iranian and Iraqi soldiers have been produced in this period and this is unprecedented phenomena in the Iranian war cinema.