عنوان پایان‌نامه

اثر بخشی برنامه آموزش پذیرش و تعهد بر پذیرش کودکان اتیستیک توسط مادران



    دانشجو در تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "اثر بخشی برنامه آموزش پذیرش و تعهد بر پذیرش کودکان اتیستیک توسط مادران" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه پردیس البرز شماره ثبت: 1035;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 80117;کتابخانه پردیس البرز شماره ثبت: 1035;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 80117
    تاریخ دفاع
    ۲۶ بهمن ۱۳۹۴
    دانشجو
    سارا پازکی
    استاد راهنما
    احمد به پژوه

    پروراندن کودک اتیستیک به واسطه وجود طیف وسیعی از نارسایی‌ها، می‌تواند فشارهای زیادی را بر خانواده، به ویژه مادر، وارد سازد. به علت ماهیت پیچیده و ناهمگون این اختلال، نبود درمان قطعی و سیر بروز علائم، پذیرش کودک به عنوان یک کودک اتیستیک، یکی از بزرگترین چالش‌هایی است که این مادران تجربه می‌کنند. در این میان، شیوه‌ای که آنها را قادر سازد تا با شرایط پیش‌آمده سازگار شوند، به اشکال گوناگون می‌تواند در بهزیستی این مادران، کودک اتیستیک آنها و دیگر اعضای خانواده مؤثر باشد. به نظر می‌رسد، رویکردهای مبتنی بر پذیرش با تأکید بر انعطاف‌پذیری روان‌شناختی می‌توانند در سازگاری روان‌شناختی مادران کودکان اتیستیک، به خصوص پذیرش آنها مؤثر باشند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش پذیرش و تعهد بر میزان پذیرش کودکان اتیستیک توسط مادران انجام شد. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی مادرانی تشکیل دادند که کودکان اتیستیک آنها در سال تحصیلی 95-94 در مرکز اتیسم ندای عصر تهران، مشغول دریافت خدمات آموزشی و توانبخشی بودند. با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس، 11 تن از این مادران به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به مدت نه جلسه متوالی دو ساعته، تحت آموزش گروهی پذیرش و تعهد قرار گرفتند. از پرسشنامه پذیرش و عمل (نسخ? دوم) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد و داده‌ها با استفاده از روش آماری تی جفتی‌همبسته، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل داده‌ها حاکی از آن بود که تفاوت معناداری بین نتایج مربوط به پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری وجود داشته است. حاصل بحث نشان می‌دهد که آموزش پذیرش و تعهد با کاهش اجتناب تجربه‌ای و افزایش انعطاف‌پذیری روان‌شناختی، در بهبود پذیرش کودکان اتیستیک توسط مادران مؤثر بوده است.
    Abstract
    Vast variety of deficiencies which accompanied autistic children in their growth and development, cause a lot of pressure on their families particularly their mothers. Due to complex and heterogeneous nature of this disorder, the absence of definitive treatment and course of symptoms, accepting the child as an autistic child is one of the biggest challenges that these mothers experience. In this situation, an approach which can enable them to adapt to ongoing conditions will be greatly effective for the well-being of these mothers, their autistic child and the other family members in many circumstances. It seems, acceptance -based approaches with emphasis on psychological flexibility can be effective in psychological adjustment of mothers of autistic children particularly in their acceptance. This study was accomplished to evaluate the effectiveness of the acceptance and commitment training on the acceptance of autistic children by mothers. The method of study was quasi-experimental with pre-test, post-test, and follow-up design. The study population included the whole mothers whose autistic child was receiving training and rehabilitation in Nedaye Asre Tehran autism center in educational year of 94-95 (Hijri Shamsi). Using convenience sampling, 11 of the mothers were selected as a sample group and received acceptance and commitment training in nine consecutive two-hour-sessions. As a research tool, the second edition of acceptance and action questionnaire was used and analyzed based on data using paired/correlated t-test. Data analysis of results revealed that there was a significant difference between the results of the pre-test, post-test and follow-up.The result confirmed that acceptance and commitment training has been effective on mothers in accepting their autisitic child, by increasing psychological flexibility and decreasing experiential avoidance.Key words: Autistic Child, Acceptance, Acceptance and Commitment Training, Experiential Avoidance, Psychological Flexibility