عنوان پایان‌نامه

بررسی الگوی سفر قهرمان از دیدگاه کمبپل در سه اثر بهرام بیضایی-آرش و هشتمین سفر سندباد.- نمایشنامه بندار بیدخش (بهرام بیضایی)



    دانشجو در تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی الگوی سفر قهرمان از دیدگاه کمبپل در سه اثر بهرام بیضایی-آرش و هشتمین سفر سندباد.- نمایشنامه بندار بیدخش (بهرام بیضایی)" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    کارگردانی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 11132;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 73871;کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 11132;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 73871
    تاریخ دفاع
    ۲۶ بهمن ۱۳۹۴

    یکی از رایج ترین مضمون های تکرار شوند در ادبیات، اسطوره قهرمـان اسـت. چهـره قهرمـان در هر زمان و هر مکان و در ادبیات هـر قوم و ملتی چهره ای آشناسـت. جوزف کمبل اسطوره شناس آمریکایی در کتاب خود قهرمان هزار چهره با الهام از نظریات کارل گوستاو یونگ روانشناس و متفکر سوییسی، الگویی را برای سفر قهرمان ارایه داده است. در این الگو، کمبل به شیوه‌ی رایج ساختار گرایان در پی ارایه نمایه‌ای بنیادین برای کهن الگوی سفر قهرمان می‌باشد. به همین منظور شواهد متعددی را از داستان‌های اقوام و ملل مختلف فراهم می‌آورد و طرحی جامع را در این زمینه پیشنهاد می‌کند که قابل تطبیق با هر اثر ادبی می‌باشد و جنبه‌ی جهان شمول دارد. بهرام بیضایی نمایشنامه‌نویس معاصر یکی از نویسندگانی است که همواره در آثارش اسطوره را دستمایه‌ی کار خویش قرار داده است. مطالعه‌ی حاضر، به منظور تطبیق ادبی نقد کهن الگویی، تصاویر ازلی و کهن الگوی سفر قهرمان با سه اثر بهرام بیضایی به نام‌های آرش، اژدهاک و هشتمین سفر سندباد می‌باشد و در پایان شباهت‌ها و تفاوت‌های قهرمان این سه اثر را با آرای جوزف کمبل مورد تحلیل قرار می‌دهد
    Abstract
    One of the most common and recurrent concepts in literature is the myth of hero. The hero in every place and the literature of each tribe and nation is a well-known face. Joseph Campbell, the American mythologist in his book A Hero with a Thousand Faces inspired by the opinions of Carl Gustav Jung, the Swiss thinker and psychologist has offered a pattern for the journey of a hero. This pattern is in the common method of the structuralists is to present a basic pattern for the archetypal journey of the hero. Therefore, he has collected many instances from the stories of different tribes and nations and offers a comprehensive plan that could be corresponded with any literary work and has a global aspect. Bahram Beizayi, the contemporary dramatist, is one of the writers that have always utilized myth in his works. The present study is to have a literary correspondence to the archetypal criticism, the primary images and archetypes of the journey of the hero with the three works of Bahram Beizayi including Ezhdehak, Arash and the Eights journey of Sandbad. Finally, the similarities and the differences of the hero of these three works will be studied regarding the ideas of Joseph Campbell