عنوان پایان‌نامه
باغ - مزار سهراب سپهری
- رشته تحصیلی
- معماری منظ‌ر
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 7730;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 40805
- تاریخ دفاع
- ۳۰ بهمن ۱۳۸۷
- دانشجو
- فاطمه ساغری چی
- استاد راهنما
- سیدامیر منصوری
- چکیده
- سهراب سپهری، عارف و انسانی وارسته، شاعر و نقاشی که جدا از تعلقات مادی، تنها زیست؛ تنها رفت و هم اینک نیز درصحن سردار امامزاده سلطانعلی بن محمد باقر(ع)، در زیر سنگ قبری شکسته که نشان از بی مهری متولیان امامزاده با وی است، در تنهایی بزرگش آرام گرفته است.این تنهایی در میان جمعیت زائران و بازدید کنندگان از امامزاده و نیز سختی هایی که در طی مراحل تهی? نقشه برای طراحی آرامگاه وی در پیش رو داشتم، بیشتر و بیشتر درک شد. این نامهربانی ها زمانی در نظرم به غایت رسید که تعدادی از پرسنل شهرداری کاشان، به من توصیه کردند برای دریافت نقشه، نامی از سهراب سپهری نبرم... !!! من در زمان حیات وی نبودم، ولی هم اینک آثار و به خصوص اشعار وی، تا همیشه در حیات من حضور خواهند داشت و این پایان نامه نیز به جهت ارادت و احترام خاصی است که برای این هنرمند شایسته دارم؛ نه از آن جهت که آرزوی خود را دراین قالب برای ساخت بنایی رفیع و مقبره ای "آن چنان" برای سهراب سپهری بیان کنم. چرا که می دانم او همواره سادگی را بر همه چیز ترجیح می داد و همگان را نیز به ساده بودن و ساده زیستی فرا می خواند. با امید به آن که آیندگان ما در این مسیر با سهراب سپهری همگام شوند و با ساده زیستی دریابند که سهراب به اندازه پرهای صداقت آبی بود. این پایان نامه مشتمل بر پنج فصل است. در فصل یک به بررسی فلسف? مرگ، آرامگاه و نیز نمونه های موردی می پردازیم. در فصل دوم ضمن معرفی سهراب سپهری، تحلیلی بر آثار شعر و نقاشی اش خواهیم داشت. در فصل سوم به مطالع? بستر طرح می پردازم که شامل معرفی کاشان، مشهد اردهال و مراسم های آیینی قالیشویان است. در فصل چهارم به معرفی و تحلیل سایت می پردازم و در فصل پنجم روند طراحی را بیان می کنم.
- Abstract
- Sohrab Sepehri is gnostic and liberate man, poet and painter who lived with out any material belonging. Went alone and now is quiet in his big loneliness in the courtyard of the shrine of Soltan Ali under the broken grave stone witch has a signe of affectionless of managers of this place. This loneliness was more and more felt and understood among the visiters of shrine and my difficulties during the prepration of map for designe of Sohrab shrine. This merciless maximized when some of the workers of municipality advised me to not to mention the name of Sohrab at all. I wasn’t in the period of Sohrab’s lifetime but now his works specially his poems is alive for me up to the end and this thesis is due to my special respect for this merited poet. My respect is not due to my wish for designing high and FANTASTIC SHRINE for Sohrab but also is for this reason that he prefered simplicity to every thing and invited every body to simple life. I hope that our posperity fallow Sohrab in this method and by simple living understand that Sohrab was blue as far as the feather of honesty.This thesis is consistent of five part: in the first part I discuss about philosophy of death, shrine, and their examples in the second part while introducing Sohrab I analyze his poet and his paintings. in the third part we discuss about the field of design which is consist of introduction of Kashan, Mashhad Ardehal and tradition of Karpet washing. in the forth part we introduce and discuss about the sight. In the fifth part we talk about the process of designing.
