عنوان پایاننامه
نقد و بررسی قاعده الواحد در فلسفه اسلامی با تاکید بر مهم ترین نگره های معاصر
- رشته تحصیلی
- الهیات و معارف اسلامی - فلسفه و کلام اسلامی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 002410;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77176;کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 002410;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77176
- تاریخ دفاع
- ۲۸ بهمن ۱۳۹۴
- دانشجو
- حسین مرکزی مقدم
- استاد راهنما
- سیدمحمدعلی دیباجی فروشانی
- چکیده
- قاعده الواحد به عنوان یکی از مهم ترین قواعد فلسفه اسلامی، در طی تاریخ اندیشه ی فلسفی دست خوش اثبات و نفی قرار گرفته است. تحلیل بسیاری از مسائل فلسفی؛ مانند فاعلّیّت الهی، علم واجب به خود، قاعده امکان اشرف، مغایرت قوه ی خیال با حس مشترک، مغایرت قوای باطنی انسان با قوای عملی، قوای پنج گانه ی باطنی و ... به گونه ای بر این قاعده استوار هستند. در این میان مهم ترین مسأله بحث فاعلیّت الهی می باشد. بر اساس نظر برخی از بزرگانِ عرصه ی فلسفه خواستگاه این نظر در یونان بوده، و برخی نیز آن را از ابداعات بوعلی می دانند. در این میان اولین فردی که برهان منطقی و فلسفی برای این قاعده طرح ریزی کرد، بوعلی سینا بود. اشکالات منطقی-فلسفی-کلامی افرادی چون غزالی و فخررازی باعث شد تا فلیسوفانِ بعدی؛ مانند خواجه نصیر و میرداماد، نسبت به غنی سازی براهین این قاعده، تلاش های بسیاری انجام دهند. ملاصدرا با مطرح کردن اصل سنخیتمیان علّت و معلول تبیینی نو از این قاعده ارائه داد، و به بسیاری از اشکالات که سال های زیادی اذهان را به خود مشغول ساخته بود، پاسخ گفت. در دوران معاصر علامه طباطبایی (ره) با نگاهی صدرایی این اصل پی ریزی مجدد نمود. بیشتر شاگردان علامه طباطبایی (ره) پیرو کلّیت نظر علامه بودند. اما در این میان علامه مصباح یزدی (حفظه الله) ملاحظاتی را نسبت به فرمایش استاد مطرح کرده و جریان این قاعده را در خداوند متعال غیر صحیح می دانند.