بررسی تاریخی نهاد علم در تمدن ایرانی اسلامی ( مورد مطالعه سازمان علم حدیث در سه قرن اول هجری )
- رشته تحصیلی
- جامعه شناسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4892;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77309;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4892;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77309
- تاریخ دفاع
- ۱۵ اسفند ۱۳۹۴
- دانشجو
- نجمه السادات طاهری تخته چوبی
- استاد راهنما
- حمید پارسانیا
- چکیده
- در این پژوهش، نهاد علم در معنایی کلی مد نظر است: مجموعهای از نقشها (مانند استاد، شاگرد، دستیار، نویسنده، کتابفروش و...) که بر اساس قواعدی با یکدیگر ارتباط دارند که این قواعد بر طبق محور تلاش برای تولید و کسب علم شکل گرفته (علم به هر معنایی که در آن دوران منظور بوده) و در طولانیمدت دوام داشته است. در این پژوهش، بررسی نهاد علم با این تعریف، به چهار پرسش محدود شده است: در سه قرن اول هجری علم در چه مکانهایی تولید میشده و آموزش داده میشده است؟ در نهاد علم، چه نقشهایی وجود داشته است؟ افرادی که نقشهای نهاد علم را عهدهدار میشدند، اغلب از چه اقشار اجتماعیای بودهاند؟ مکانیسم اعتباربخشی در نهاد علم بر چه اساسی عمل میکرده است (بر اساس چه مکانیسمی یک دانشجو به عالمی شناختهشده بدل میشده است)؟ برای یافتنِ پاسخِ این پرسشها به علم حدیث اکتفا شد زیرا در آن دوران علم برتر شناخته میشده است. در علم حدیث نیز در زندگینام? محدثانی که با نمونهگیریِ هدفمند انتخاب شده بودند، پاسخ پرسشهای پژوهش جستجو شد. در پاسخ به پرسش اول، مکان در دو دسته بررسی شد؛ دست? اول، شهرهایی که علم حدیث در آنها تولید و آموزش داده میشد و دست? دوم، ساختمانهایی که علم حدیث در آنها تولید و آموزش داده میشد. در این دسته، مساجد، خانههای دانشمندان، مغازههای دانشمندان، کتابفروشیها و کتابخانهها مطالعه شدند. در پاسخ به پرسش دوم، این نقشها بررسی شدند: استاد/دانشمند، شاگرد، مستملی، وراق و کتابدار. در پاسخ به پرسش سوم، با توجه به اطلاعاتی که در این زمینه به دست آمد، این فرضیه ارائه شد که قشر اجتماعیِ افراد، عاملی تعیینکننده در ورود افراد به نهاد علم نبوده است. برای پرسش چهارم نیز این پاسخ به دست آمد که مکانیسم اعتباربخشی به این صورت بود که عالمانِ زمان، یک فرد را بهعنوان دانشمند تأیید میکردند. این تأیید در جلسههای متمرکز تعیین صلاحیت رخ نمیداد بلکه در حین جلسههای درس، دربار? اعتبار اشخاص نیز سخن گفته میشد. چهار دسته از شیوههای اعتباربخشی را میتوان تشخیص داد: اعتباربخشی توسط استادان، اعتباربخشی توسط همدورهایها/همشاگردیها، اعتباربخشی توسط شاگردان و اعتباربخشی توسط شاگردانِ شاگردان. کلیدواژهها: نهاد علم، نقش، مکانیسم اعتباربخشی، حدیث، نمونهگیری هدفمند.
- Abstract
- In general, institution means: set of roles that related to each other upon some rules which are based on producing and obtaining science (whatever meaning it had in that period of time) and had continuity in long time. In this study, science institution was just narrowed to these four questions: Where was science produced and obtained in 7th to 9th century in Islam? Which roles did it include? What was the social status of the people who acted in those roles? What was the accreditation mechanism? In this research, science institution was limited to Hadith institution since it was the major science in that period. So with purposive sampling, 39 mohaddith were selected and their biographies were studied. To answer the first question, the places were considered in two categories: cities and buildings which were the place of Hadith production. Masjid, scientists’ houses, scientists’ stores, bookstores and libraries were the buildings of Hadith study. In question number two these roles were discussed: scientist/teacher, student, assistant/mustamli, warraq, and librarian. In question number three, this hypothesis was proposed that entering to the science institution was not related to social status. In question number four, accreditation mechanism was discussed. In each period, scientists evaluated a person as scientist. Each teacher/scientist in his majlis talked about other mohaddiths’s credit. Four ways could be distinguished for accreditation: accreditation by teachers, by fellow students, by students and by students’ students. Key words: science institution, role, accreditation mechanism, hadith, purposive sampling.