عنوان پایان‌نامه

سیر تطور عقلانیت در علم اقتصاد و استفاده از علوم شناختی و کارکرد ذهن در حل مسائل



    دانشجو در تاریخ ۱۴ مهر ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "سیر تطور عقلانیت در علم اقتصاد و استفاده از علوم شناختی و کارکرد ذهن در حل مسائل" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    علوم اقتصادی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 74108;کتابخانه دانشکده اقتصاد شماره ثبت: 1730;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 74108;کتابخانه دانشکده اقتصاد شماره ثبت: 1730
    تاریخ دفاع
    ۱۴ مهر ۱۳۹۴

    چکیده: این رساله به یکی از پایه ای ترین فروض علم اقتصاد می پردازد. این فرض پایه ای همان عقلانیت کامل است. بسیاری از قوانین و تحلیل های اقتصادی بر این فرض بنا شده اند. هدف اصلی این رساله مشخص ساختن میزان نارسایی تعریف عقلانیت به عنوان کارکردی خاص از ذهن در علم اقتصاد متعارف و نشان دادن تغییراتی است که با تمرکز بر جنبه های دیگر ذهن می توان به وجود آورد. در ابتدا عقلانیت کامل در چند سطح مورد بررسی قرار می گیرد. برای چنین کاری تعریف این نوع عقلانیت در علم اقتصاد متعارف و مهمترین نقدهای وارد بر آن تبیین شده است. سپس ذهن گرایی به عنوان یکی از مهمترین اجزای تحلیل ریشه، نقش و مقیاس عقلانیت مورد بحث قرار گرفته است. پس از آن عقلانیت محدود و اقتصاد رفتاری مورد توجه قرار گرفته اند تا نشان داده شود که زمانی که عقلانیت را از دریچه ای دیگر بنگریم جه تغییراتی می تواند حاصل شود. پس از آن علوم شناختی به عنوان یکی از حوزه های مهم مطالعه ی ذهن معرفی شده است. با شواهدی که از این حوزه آورده می شود نشان داده خواهد شد که پرداختن به جعبه سیاه ذهن به عنوان منبعی از تغییرات اقتصادی تا چه اندازه مهم است. تحلیل های انجام شده در تمام این سطوح مشخص می سازد که عقلانیت خالص و نگریستن به ذهن از این دریجه با نقص هایی جدی روبرو است. مشخصاً نتیجه گرفته می شود که جنبه هایی دیگر از ذهن و کارکرد آن وجود دارد که پرداختن به آن می تواند منشأ تغییرات کارا در سطوح مختلف باشد. نهایتاً نیز پیشنهاد شده است تا رفتارها و تغییرات اجتماعی و اقتصادی با استفاده از کارکردهای متفاوت ذهن مورد بررسی قرار گیرد که این اقدام می تواند در جهت حل بسیاری از مسائل اقتصادی و اجتماعی راهگشا باشد.
    Abstract
    Abstract The thesis initially deals with one of the most basic assumptions in Economics. This basic assumption is pure rationality. A lot of economic rules and policies are based on this assumption. The main objective of thesis is to show how narrow is the definition of rationality in Economics and what changes can be made and what differences does it make if we consider all functions of human mind. First, perfect rationality is analyzed in some steps. For doing so, perfect rationality is defined in mainstream economics and the most famous criticisms regarding to this concept are explained. Then Subjectivism is considered as one of the most important components for analyzing the roots, role and scope of using rationality. Afterwards bounded rationality and behavioral economics are discussed to show how things could be different when rationality is seen from a wider perspective. Cognitive science is then introduced as an important field to study human mind. With presenting the evidences from this new and ever growing field of science, it is showed that how important it is to deal with the black box of mind as an important commanding source for economic changes. Analysis through all these steps shows that the perfect rationality and looking at the mind through its lenses is confronted with some important deficiencies. It is concluded that there are some other important aspects of mind which can be considered and considering them could be a great resource for some efficient changes in so many levels. Finally, it is recommended to analyze economic and social behavior and their changes through emphasizing on different functions of mind which is believed to clarify many unsolved socio-economic problems confronting our society.