عنوان پایان‌نامه

بررسی تطبیقی مبانی حقوق اجتماعی معلولان در حقوق اسلام و حقوق موضوعه



    دانشجو در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی تطبیقی مبانی حقوق اجتماعی معلولان در حقوق اسلام و حقوق موضوعه" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    حقوق عمومی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4064;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 74131;کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4064;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 74131
    تاریخ دفاع
    ۱۷ شهریور ۱۳۹۴
    استاد راهنما
    ابراهیم موسی زاده

    جوامع بشری همواره با وضع قوانین، برای نیل به ثبات جامعه و زندگی اجتماعی مسالمت¬آمیز کوشیده¬اند. امروزه این قوانین وضع شده توسط بشر، با نام حقوق موضوعه شناخته شده¬اند و اصولی که این قوانین را توجیه می¬کنند و نیروی الزام¬آور آن می¬باشند، با نام مبانی حقوق معرفی می¬گردند. در این راستا، حقوقی نیز می¬باشند که به دلیل حضور فرد در اجتماع به آن تعلق می¬گیرد و این حقوق با نام حقوق اجتماعی بیان می¬شود که در نسل دوم حقوق بشر جای می¬گیرند. حقوق مزبور به اقشار خاص مانند معلولان توجه ویژه¬ دارد. در توجیه حقوق اجتماعی معلولان از اصل عدالت و شاخه¬های آن مانند عدالت استحقاقی، توزیعی، رویه¬ای و سازمانی و اصل برابری می¬توان استفاده نمود. راجع به نحوه نگاه اسلام و حقوق موضوعه به مبانی حقوق اجتماعی معلولان ابهام وجود دارد. به عبارت دیگر، مسئله اصلی جواب به این پرسش است که آیا نگاه اسلام به مبانی حقوق اجتماعی معلولان با حقوق موضوعه مطابقت دارد. در نگاه اول با توجه به مأخوذ بودن قوانین از شریعت اسلام در نظام حقوقی ایران به نظر می¬رسد که این مبانی در آموزه¬های اسلام و حقوق موضوعه انطباق داشته باشند. در این نوشتار با اتخاذ روش تحقیقِ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه¬ای، نشان داده شده است که دیدگاه حقوق موضوعه و اسلام به این دو مبنا باعث در نظر گرفتن حقوق خاص برای معلولان می¬شود. همچنین بیان خواهد شد که با توجه به سیر تاریخی می¬توان به تغییر دیدگاه جوامع بشری نسبت به حقوق اجتماعی معلولان پی برد و با بررسی موانع و فرصت‌ها در زمینه برخی از حقوق اجتماعی این افراد مانند اشتغال، آموزش، مناسب سازی محیط و مشارکت سیاسی که امروزه حق طبیعی این افراد شناخته می¬شود و همگی بر دو اصل عدالت و برابری استوار می¬باشند، سعی در ارائه پیشنهادها و راهکارهایی نمود. تا نهایتاً با توجه به بحث فرهنگ¬سازی برای تغییر نگرش این افراد نسبت به توانایی¬های خود و تغییر نگاه جامعه نسبت به این قشر از اجتماع و هم چنین وضع قوانین الزام¬آور برای آسایش و رفاه بیشتر این افراد کوشید.
    Abstract
    Human societies have always tried to achieve a stable society and peaceful social life by enacting the laws. Today, the rules made by human are known by the name of positive law and the principles that justify these laws and provide legal binding are introduced as legal principles. In this regard, due to the presence of a person in the society, some of the rights are also awarded to the persons that express in the name of social rights which place in the second generation of the human rights. Those rights pay special attention to vulnerable groups such as disabled. In justifying social rights of persons with disabilities, the principle of justice and its branches such as distributive, procedural and organizational justice and principle of equality can be applied. There are many uncertainties regarding to Islam and positive law about the principles of social rights of persons with disabilities. In other words, the main issue is to answer the question whether view of Islam correspond to the positive law about the principles of the social rights of persons with disabilities. At first, according to the Iranian legal system about the rules of Islamic Sharia, it seems that these principles had to be adapted in the teachings of Islam and in the positive law. In this paper, using the analytical method and library resources, it has been shown that the perspective of Islam and the positive law to these two foundations would consider special rights for the disabled people. Also it would be explained that the perspective of the human societies has changed toward social rights of disabled people. By examining the obstacles and opportunities in the context of their social rights such as employment, education, suitable environment, and political participation which are known today as a natural right of the people, and all are based on the two principles of justice and equality, the author has tried to offer suggestions and solutions. Finally, with regard to the cultural talks, the government should try to change the attitudes of the people with disabilities in relation to their abilities and to change society's attitude towards them. Also, the government should enact mandatory rules for the welfare of these people.