طراحی منظر مکانهای در حرکت نمونه موردی توسعه جدید شیراز- معالی آباد
- رشته تحصیلی
- مهندسی طراحی محیط زیست
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده محیط زیست شماره ثبت: ENV 1348;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 70931
- تاریخ دفاع
- ۳۱ شهریور ۱۳۹۴
- دانشجو
- روزبه گل ریزخاتمی
- چکیده
- : منظر شهر، رابطهی بین ساختارهای طبیعی و فرهنگی در شهر است و بستری برای تعامل و کنش جامعه و طبیعت میباشد. در رویکرد ادراکی، تعامل میان مردم و مکانها و کنش آن با طبیعت است که منظر شهرها را میسازد. با توسعهی شهرها، پیوستگی میان این ساختارها که محصول رویکرد کیفی و پوزیتیویسمی به فضاهای شهر است، از میان رفته است، رویکردی که در آن فضاها به صرف عملکرد خود بهوجود میآیند و هیچگونه تصویر ذهنی شکل نمیدهند. در واقع مکانهای شهر، تبدیل به فضاهایی پراگماتیک، بدون ارتباط ذهنی و ریشههای تاریخی شدهاند. اما در مقابل، رویکرد پدیدارشناسانه به فضا و مکان با از میان بردن مرزهای برون و درون، اینگونه فضاها را در یک طیف پیوستهی ساختاری قرار میدهد. به وجود آمدن مکانهای شهری، در دیدگاه پدیدارشناسی، به واسطهی خود مکانها میباشد، مکانهایی قائم بهذات، که هویتمند و دارای کاراکتر هستند، که به واسطهی ایجاد تصویر ذهنی، دارای حسمکان میباشند. از طرفی دیگر، مکانها در عصر حاضر محصول نگرش انسان معاصر به آنها است. نگرشی که با توجه به شتابگیری وقایع، فرهنگ جهانی و فردیت، مکان انسانشناختی را از هویت، ارتباط و تاریخ عاری نمودهاست. نامکان شهری، فضایی است که نتوان آن را هویتساز و دارای ارتباط ذهنی تعریف نمود. توسعههای جدید در شهرها، به واسطهی این گونه فضاها، منظر روزمرهی شهرهای معاصر را تبدیل به نامکان کردهاست. جابهجایی انسان معاصر در میان این مکانها، حرکت را عنصر شاخص مناظر روزمره نمودهاست. با توجه به این امر، در توسعهی جدید شهر شیراز، شناخت و تحلیل ساختارهای طبیعی، شهری و ذهنی محدوده معالیآباد، در سه مقیاس کلان، میانی و خرد انجام شدهاست و با توجه به عوامل هویتساز، ریشههای تاریخی و ذهنی، خاطرهساز؛ مداخلات محیطی برای باززندهسازی و مرمت، منظر توسعهی این محدوده از شهر پیشنهاد و استراتژیها و طرح مطلوب ارائهشدهاست.
- Abstract
- Urban landscape, has been a relationship between the natural and cultural structures in the city and the basis for society and nature to interact. With the cognitive approach, Dwelling between people and places and nature makes urban landscapes. With positivistic approach to spaces and places in urban developments, the continuity between these structures, has gone; Approach in which spaces are created as a function and do not form any mental image as before. In fact, the places of the city, has become as a pragmatic spaces, regardless of their intellectual and historical roots. In contrast, phenomenological approach to space and place, put the city places in a structural continuous spectrum, by eliminating internal and external borders. Urban places happens by their own; with a phenomenological attitude; and which one of them has their own personality and sense of place by forming a specific mental images. Nowadays places are the products of contemporary man attitude to them. Attitude that make these anthropological places empty from identity, relationship and history; as a regard to acceleration of events, global culture and individuality. Urban non-places are the spaces in the city that could not be classified as a place that has a mental connection and identical. New developments, regardless to these spaces, make the urban everyday landscapes; as non-places. Human mobility among these places, put “movement” as a leading element of everyday urban landscapes. As a regard to that, new urban developments of Shiraz city, has been picked for research and analysis for natural, mental and urban structures; And according to identity and image-making factors, historical and mental roots and also using an environmental intervention, for rehabilitation and restoration of this part of Shiraz city; the favorable and desired planning and design has been presented.