عنوان پایان‌نامه

بررسی تاثیر متقابل شرایط محیطی و فرایند های دیاژنزی بر ویژگی های مخزنی سازند سروک در برش سطحی هارور و مقایسه آن با یکی از چاههای میدان سرکان، زون لرستان




    محل دفاع
    کتابخانه پردیس علوم شماره ثبت: 6296;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 75729;کتابخانه پردیس علوم شماره ثبت: 6296;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 75729
    تاریخ دفاع
    ۱۳ مهر ۱۳۹۴

    سازند سروک به سن آلبین – تورونین، پس از سازند آسماری، دومین مخزن مهم نفتی در حوضه زاگرس شناخته می شود. با توجه به اینکه سازند سروک در این منطقه از نظر پتانسیل هیدروکربن زایی و مخزنی و به تبع اقتصادی در سطح بالایی قرار دارد نسبت به سایر زون های حوضه زاگرس بسیار اندک مورد توجه پژوهشگران شاخه صنعت نفت قرار گرفته است. ما در این رساله برآن بوده ایم که سروک لرستان را در ابعادی نسبتا وسیع مورد پژوهش و تحقیق قرار داده و دید نسبتا جامع و عمیقی از ویژگی های رسوب شناختی پتروفیزیکی این توالی ها، ارائه دهیم. برآیند مطاللعات در این رساله، دستیابی به یک مدل نسبتا جامع زمین-شناسی و مخزنی بوده است، که حاوی اطلاعات مختلف رسوب شناسی، تکتونیکی و پتروفیزیکی می باشد. در مرحله اول، با تکیه بر داده های در دسترس از توالی های سروک در برش های مورد مطالعه، و بررسی آنها در دو فاز میکروسکوپی و ماکروسکوپی تعداد 15 رخساره شناسایی شده است، که در 6 کمربند رخساره ای آرایش یافته اند، که در نهایت، با تکیه بر مطالعات رخساره ای، بررسی فراوانی هر یک از رخساره ها در یک منطقه وسیع و نیز تهیه هیستوگرام های آماری و نقشه های هم ضخامت و هم ارزش، دو رمپ کربناته با ویژگی های متفاوت، برای توالی های سازند سروک در این منطقه، معرفی می گردد که دو سوی یک سکوی رسوبی مجزای عظیم را شکل می دهند. در گام بعدی با انجام مطالعات دیاژنزی دو گروه فرایند های مولد کیفیت مخزنی و مخرب ویژگی مخزنی، شناسایی گردیده و با استفاده از روش روابط بافتی تاریخچه دیاژنزی توالی های سروک در برش های مختلف، بدست آمده و سپس در سه مرحلهء جداگانه، چگونگی تکوین و تکامل شبکهء تخلخل در طول زمان تحت تاثیر فرایندهای رسوبی، دیاژنزی و تکتونیکی، مشخص شده و نقش هر یک از فرایندها در شکل گیری مخزن سروک مورد ارزیابی قرار گرفته است. به طوری که به دلایل متعددی امکان ایجاد مخزن تنها توسط الگوهای رسوبی فراهم نبوده است. در ادامه با بررسی های گسترده، چنین استنتاج شده است که، عملکرد توالی های بنگستان به صورت مخزن در این میدان در د رجهء نخست مدیون شکستگی ها بوده و در درجهء دوم، تحت تاثیر فرایند های دیاژنزی، صورت گرفته است. در گام بعدی با استفاده از روش لوسیا 5 گونه های سنگی شناسایی شده و در سه زون A, B, C آرایش داده شده اند. در ادامه، در یک چارچوب سکانسی ایجاد شده و چگونگی چیدمان زون های شناسایی شده در آن، مورد ارزیابی قرار گرفته اند. برای توالی های سروک در این منطقه تعداد 4 سکانس رده سوم حاوی سیستم تراکت های HST و TST تشخیص داده شده است. در آخر با مقایسه سکانس های شناسایی شده در برش های مختلف و تطبیق آنها با یگدیگر، یک مدل مخزنی حاوی اطلاعات سه بعدی زمین شناسی و داده های تک بعدی پتروفیزیکی از توالی های سروک در این منطقه ارائه گردیده است که می توان از آن برای شناسایی مقاصد حفاری در فواصل بین چاهی، میدانی و حتی منطقه ای، استفاده گردد.
    Abstract
    Cenomanian carbonates in the SW Iran are highly important because they generally hosting giant and supergiant oil reserves. The most important carbonate successions in this time interval include Sarvak Formation a major reservoir unit in Zagros region and its subzones, including Lurestan area. Although the hydrocarbon-productivity of the Sarvak Formation in Lurestan zone is petro-economically important, there are few studies focused on the Sarvak in this zone compartion with other zones of Zagros area. In this research, for the first time, we examined the sedimentary and fundamental properties of the Sarvak facies in a broad area of Lurestan zone in surface and subsurface sections, for suggesting a conceptual sedimentary model with a significant confidence, diagenetic, sequence stratigraphy and reservoir quality, which could be a basic geological model for further explorations. This study is based on data from two surface sections and five subsurface ones from the central and northern subzones of Lurestan zone. Based on detailed macroscopic and microscopic sedimentological and biostratigraphical, diagenetic, sequence stratigraphy, structural geology, pertophysical and reservoir quality studies on the Sarvak Formation, the following conclusions could be derived: Employing the mentioned methods and considering the laboratory and field observations, 15 facies in Sarvak sequences have been recognized in all four studied sections altogether could be ascribed to six facies belts in a carbonate ramp including distally open marine, proximally open marine) and lagoon. Ultimately, using by results of three step including facies analysis, statistical analysis and isocore maps, the type of suggested conceptual model for the Sarvak sequences in the Lurestan area is an isolated platform surrounded by two ramp profiles whose up-wind and down-wind parts are located in central and northern subzones, respectively. In diagenesis studies various diagenetic processes are distinguished such as: micritization, cementations, compaction, dolomitization, fracture, neomorphism, dissolution, pyritization and glauconitization. This processes modifying the primary porosity and reservoir quality in the Sarvak Formations. Dissolution, fracture and dolomitization are favourable proceses for reservoir quality enhancement among all the processes, whearas compaction and cementation processed decreased the reservoir quality. In the following, 5 distinct rock types have been recognized in the Sarvak Formations, based on their texture, petrophysical properties and reservoir characteristics. The five distinct rock types described using Lucia classification method. As well as, The reservoir zonation was carried out based on lithological, textural properties and porosity using petrophysical data. Totally 3 reservoir zones were identified in in this interval. Sarvak interval in all of sections, have been analyzed in terms of sequence stratigraphy in the study area. At least 4 distinct depositional sequences were distinguished. The relevant depositional sequences are comprised of the TST and HST intervals that are formed by frequent and gradual sea level fluctuation in the basin. Generally, the reservoir quality in the formation controls by fracture and diagenetic effects especially cementation and dissolution.Keywords: Sarkan Field, Lurestan, sequence stratigraphy, sedimentary, diagenesis, reservoir quality