بررسی فهم عرفی در اندیشه توماس رید و نقش آن در معرفت شناسی اصلاح شده
- رشته تحصیلی
- فلسفه دین
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 2342ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 69917;کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 2342ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 69917
- تاریخ دفاع
- ۲۹ شهریور ۱۳۹۴
- دانشجو
- حسینعلی نصراللهی
- استاد راهنما
- عباس یزدانی
- چکیده
- توماس رید (1796-1710) در دورهای می زیست که شکاکیت هیومی سایه سنگینی بر فضای فلسفی انداخته و امکان معرفت را در معرض خطر قرار داده بود. او با بازسازی معرفت بشری بر اساس اصول اولیه ی فهم عرفی نقش قابل توجهی در آشتی دادن فهم فلسفی با فهم متعارف داشت. اصول اولیه ی فهم عرفی شکل بسط یافته تر باورهای پایه است که مبناگروی مدرن آن را به باورهای بدیهی و خطاناپذیر محدود کرده بود. رید با رویکرد روانشناسانه-ای که به معرفت شناسی دارد معتقد است دست خلقت ما را مجهز به مکانیسم های باورساز متعددی کرده که همگی آن ها از اعتباری اولیه برخوردارند و تا زمانی که خطای آن ها اثبات نشود خروجی هایشان قابل اعتماد است. اعتباری که رید به قوای باورساز بشر می بخشد مورد توجه گروهی از فیلسوفان قرن بیستم که بعدها به معرفت شناسان اصلاح شده معروف شدند قرار گرفت. آن ها همچون رید با نقد معیار توجیه در مبناگروی و نیز نقد معیار معقولیت در دلیل گروی مدعی شدند تمایلات باورساز دارای گستره ی متنوعی است، و باور به گزاره هایی که از آن ها ناشی می شوند ناقض وظیفه ی ما در اخذ به باورهای صادق نیست. مهمترین ادعای مدرسه ی معرفت شناسی اصلاح شده به عنوان یک معرفت شناسی دینی این است که باور به خدا نیز می تواند به عنوان یک باور پایه پذیرفته شود. ادعا شده است که معرفت شناسان اصلاح شده به میزان قابل توجهی از رید متأثر بوده اند. هدف این نوشتار این است که صحت این ادعا را با مطالعه ی مکتوبات رید و مقالات و کتبی که درباره ی او نوشته شده است و نیز آثار معرفت شناسان اصلاح شده از قبیل پلنتینگا، ولترستورف و آلستون بررسی کند. نتیجه این بررسی این است که هر چند معرفت شناسی اصلاح شده در مبانی عام معرفت شناسی از رید متأثر بوده است، اما به عنوان یک معرفت شناسی دینی نمی-توان ادعاهای اصلی این مدرسه از قبیل پایه بودن باور به خداوند را به راحتی به رید منسوب کرد.
- Abstract
- Thomas Reid had been lived in the era when Humian skepticism casting a heavy shadow on the philosophical education and jeopardizing the possibility of knowledge. Reconstructing the human knowledge on the basis on common sense first principles, Reid had a significant role in recociling the philosophical understanding and our common understanding. Common sense first principles are more expanded form of basic beliefs which modern foundationalism had restricted them in self-evident and infallible beliefs. With a psychological approach to epistemology, Reid hold that nature has furnished us with various belief-producing faculties which all of them have a prima facie validity, and until proving their error, their productions are reliable. The credibility which Reid had given to our belief-producing faculties was attractive for a group of twentieth century philosophers who now well-known as reformed epistemologists. Like Reid, with criticizing foundationalism in criterion of justification, and with criticizing evidentialism in criterion of rationality, They claimed that Our belief-producing dispositions have a diverse spread, and believing the propositions which they produce dose not violate our duty in assenting just true beliefs. The main claim of reformed epistemology as a religious eoistemology is that one can believe in God as a basic belief. It has claimed that reformed epistemologists have been significantly influenced by Reid. The purpose of tis paper is to certify this claim according to his books and papers and books which have written about him, as well as papers which have written by reformed epistemologist like Plantinga, Wolterstorff, and Alston. And the conclusion is that although reformed epistemology have been influenced by Reid In common epistemology, but as a religious epistemology we can not simply refer the main claims of this school such as basicality of believing in God to Reid.