عنوان پایان‌نامه

اجرای قطعاتی در دستگاه راست پنج گاه- نت نگاری تحلیلی و آموزش ردیف ایران به روایت یوسف فروتن



    دانشجو در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "اجرای قطعاتی در دستگاه راست پنج گاه- نت نگاری تحلیلی و آموزش ردیف ایران به روایت یوسف فروتن" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    نوازندگی ساز ایرانی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 10838;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 70169
    تاریخ دفاع
    ۳۱ شهریور ۱۳۹۴
    استاد راهنما
    داریوش طلائی

    در این نوشته تلاش شده که روایت استاد یوسف فروتن از ردیف موسیقی ایران به شیوه‌ای که استاد داریوش طلایی در کتاب ردیف میرزاعبدالله (نت نویسی آموزشی و تحلیلی) از آن استفاده کرده‌اند به نگارش درآید. با وجود یکسان بودن روش نت‌نگاری، به سبب برخی از ویژگی‌های سه‌تارنوازی فروتن، در این نوشته در مواردی اندک نشانه‌های جدیدی نیز به کار رفته که برگرفته از نشانه‌های استفاده شده در کتاب مذکور هستند. به این ترتیب این ردیف از نظر ساختار ملودیک بررسی شده و همچنین تلاش شده در صورت امکان برخی از ویژگی‌های نوازندگی فروتن به نگارش درآید. در مقدمه به بررسی برخی از عوامل احتمالی موثر در سلیقه‌ی موسیقایی فروتن پرداخته شده و با توجه به این عوامل، ویژگی‌های شیوه‌ی ارتباط فیزیکی وی با سه‌تار و تکنیک‌های سه‌تارنوازی او با تفکیک دست راست و چپ مورد بررسی قرار گرفته‌اند. با توجه به این بررسی‌ به نظر می‌رسد عواملی مانند آموزش نزد میرزاحسینقلی، آشنایی با شیوه‌ی نواختن سازهای دیگر و همچنین نوازندگی وی در ارکستر سبب تلاش او برای ارایه‌ی نوعی ویرتوئزیته با استفاده از تنوع در صدادهی سه‌تار و تکنیک‌های اجرایی خاص نسبت به سه‌تارنوازان معاصر ایشان شده است. با بررسی شیوه‌های گسترش ملودی در پیش‌درآمدهای ردیف فروتن نیز روش‌های مشخصی به دست آمده که در بخش‌های آوازی ردیف او نیز مشاهده می‌شوند و با الگویی خاص در تکرار و تغییر اجزای ملودیک استفاده شده‌اند. همچنین برای جستجوی منابع ردیف فروتن گوشه‌های آن از نظر کمی و کیفی دسته‌بندی شده و با ردیف میرزاعبدالله و میرزاحسینقلی مقایسه شده است. نتیجه‌ی این مقایسه نشان می‌دهد که تفاوت در گوشه‌های مدال، ملودیک و ریتمیک ردیف فروتن با ردیف‌های مذکور اندک بوده ولی گوشه‌های متریک به میزان قابل توجهی بیشتر و منحصر به آن هستند. این تفاوت را می‌توان مهم‌ترین ویژگی ردیف فروتن دانست و آن را ردیفی نسبتا متریک در نظر گرفت. با نگاهی کلی می‌توان ردیف فروتن را خلاصه‌ای از ردیف‌های میرزاعبدلله و میرزاحسینقلی همراه با الگوهای ملودیک خاص فروتن و با تاکید بر نمایش گوشه‌های مُدال و ملودیک مهم و ضربی‌های نسبتا زیاد که اکثرا ساخته‌ی خود فروتن هستند دانست.
    Abstract
    In this paper, the description of Master Yousef Foroutan from the Radif of Persian classical Music in the same way Master Dariush Tala’i used in the Book of radif of mirza Abdollah (pedagogical and Analytical notation) has been compiled. In spite of similarity in method of notation, due to some of the features of foroutan’s style, in this paper we have a few symbols from the symbols which are used in the mentioned book. Therefore, this Radif has been studied from the point of melodic structure and it has also been tried, in case of possibility, to compile some of the characteristics of Forutan’s setar playing. In introduction, we have studied some probably effective factors in the musical viewpoints of Foroutan that in regard to those factors, the features of his physical connection with Setar and the techniques of playing Setar considering the differences of playing with right or left hand have been analyzed. In regard to this study, it seems that the factors such as being trained by Mirza Hoseingholi, acquaintance with playing other instruments as well as his performance in Orchestra have made him present a new virtuosity by utilizing variety in tune of Setar and his unique playing techniques. also by analyze of development’s methods in pishdaramads of foroutan’s radif acquire ditinct methods and utilized in nonmetric parts of mentioned radif. mentioned methods are utilized in ditinct form for repeat and variation of melody’s parts. For searching the sources of foroutan’s Radif, we have analyzed the gushehs of his Radif from the point of quality and quantity and compared it with Radifs of Mirza Abdollah and Mirza Hosengholi. The results of this comparison show that there is not a considerable difference in Modal, melodic and rhythmic gushehs but metric gushehs in radif of foroutan in considerable percentage are most than mentioned radifs and that is a unique feature of him. This difference can be considered one of the important characteristics of his Radif and we can count it a rather metric Radif. Generally, we can consider Radif of Forutan a summary of Mirza Abdollah’s and Mirza Hosingholi radif’s with especial melodic patterns and with an emphasis on displaying the important modal and melodic gushehs as well as the many beats that are mostly the product of Foroutan himself.