اثربخشی آموزش مبتنی بر مثبت اندیشی بر فرایند خانواده و بهزیستی ذهنی زنان سرپرست خانوار
- رشته تحصیلی
- مشاوره خانواده
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 70585;کتابخانه دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی شماره ثبت: ع-2359
- تاریخ دفاع
- ۳۰ شهریور ۱۳۹۴
- دانشجو
- سعید زندی
- استاد راهنما
- محمد خدایاری فرد
- چکیده
- چکیده زنان سرپرست خانوار از اقشار آسیب¬پذیری هستند که اخیراً مسئله توانبخشی آنها و خانواده¬¬شان بیشتر موردتوجه مسئولان بوده است. هدف مطالعه حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر مثبت¬اندیشی بر ارتقای فرایندهای خانواده (کنش¬هایی که به خانواده سازمان می¬بخشند) و بهزیستی ذهنی زنان سرپرست خانوار بود. روش پژوهش از نوع شبه-آزمایشی با طرح تحقیق پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق را کلیه زنان سرپرست خانوار شهر چهارباغ استان البرز که حداقل یک فرزند محصل در دوره ابتدایی داشتند، تشکیل می¬دادند. نمونه موردمطالعه شامل پنجاه نفر از این جامعه بود که به روش نمونه¬گیری دردسترس انتخاب شدند و در دو گروه 25 نفری (آزمایش و کنترل) قرار گرفتند. اعضای هر دو گروه نسبت به تکمیل مقیاس خودگزارشی فرآیند خانواده و پرسشنامه بهزیستی ذهنی اقدام نمودند. سپس، هشت جلسه دوساعته مداخله آموزشی مثبت¬اندیشی برای گروه آزمایش برگزار شد. پس از پایان آموزش، هر دو گروه مجدداً ارزیابی شدند. داده¬ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تحلیل گردید. یافته¬های پژوهش نشان دادند که آموزش مهارتهای مثبتاندیشی به¬صورت معناداری موجب ارتقای فرایند خانواده در اعضای گروه آزمایش شده است. یافته¬ها همچنین بیانگر آن بود که تفاوت معناداری در میانگین نمرات بهزیستی ذهنی اعضای گروه آزمایش ایجاد نشده است. در پایان، یافته¬های پژوهش مورد بحث و تبیین واقع شد. با توجه به نتایج تحقیق حاضر، می¬توان گفت این بسته آموزشی قابلیت بالایی در بهبود کنش¬ها و عملکرد خانواده در خانواده¬های¬ تحت سرپرستی مادر دارد اما افزایش بهزیستی ذهنی و ارزیابی آن در این گروه آسیب¬پذیر، مستلزم غنی¬سازی برنامه مداخله¬ای، ساخت ابزارهای دقیق¬تر و انجام پژوهش¬های جامع¬¬تر است. کلیدواژهها: خانواده، روانشناسی مثبتنگر، رضایت از زندگی، سلامت روان، اقشار آسیب¬پذیر
- Abstract
- Abstract Rehabilitation of female heads of households has recently attracted the attention of welfare organizations. The present study intended to investigate the efficacy of positive thinking psychoeducation on family process and subjective wellbeing of female heads of households. In so doing, a quasi-experimental research with pretest-posttest and control group was conducted. Population of study included all female heads of households residing in Chaharbagh, Alborz province. Using convenience sampling method, 50 women were selected out of school students? mothers, and they were randomly assigned into two groups of 25 (experimental and control). Then, Self-report Family Process Scale (SFPS) and Subjective Wellbeing Questionnaire (SWQ) were administered via self-completion. The experimental group received positive thinking training for eight sessions of two hours. Then, all participants were assessed once more. Using analysis of covariance method, the data was analyzed. Findings showed that the experimental group?s family process has been significantly improved after the intervention; but, their subjective wellbeing has not been enhanced significantly. It was finally discussed that this program seems effective to be employed by welfare organizations.