عنوان پایان‌نامه

جایگاه خانواده در نظام فکری- فلسفی هگل



    دانشجو در تاریخ ۰۷ مهر ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "جایگاه خانواده در نظام فکری- فلسفی هگل" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    فلسفه
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 71498;کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 002134
    تاریخ دفاع
    ۰۷ مهر ۱۳۹۴
    استاد راهنما
    حسن مهرنیا

    چکیده خانواده بعنوان یکی از نهادهای مهم در اجتماع، در سیستم فلسفی هگل مطرح شده است. در این پایان نامه سعی شده است؛ که تشکیل خانواده از دیدگاه هگل بطور خاص و تاثیر آن در تشکیل جامعه مدنی بطور عام مورد بررسی قرار گرفته و به این پرسش اساسی مهم پاسخ داده شود که؛ خانواده در نظام فکری- فلسفی هگل چه نقش و جایگاهی دارد؟ نتایح حاصله از تحقیقات که بصورت کتابخانه ای می باشد؛ بر این واقعیت دلالت دارد که؛ خانواده از نظر هگل با تحقق فرد شکل می گیرد. یعنی اول فرد محقق می شود و در اثر فرایند تاریخی، نهادی را به عنوان خانواده تشکیل می دهد. خانواده با احساس عشق شروع می شود که پایه آن عقلانیت است. در درون خانواده مفاهیمی موضوعیت پیدا می کند از قبیل پیوند زناشویی، عشق، تملک، ثروت و منابع مالی و... که هگل به عنوان متغیرهای کلیدی خانواده به آنها می پردازد. خانواده در نظر هگل به عنوان اولین مرحله ظهور سوبجکتیو روح در عرصه تاریخی و خودآگاهی است. او برای خانواده کارکردهایی را قایل است و نقش مهمی به عنوان حلقه واسط برای تحقق جامعه مدنی و دولت قایل است. خانواده اگر شکل نگیرد؛ نه جامعه مدنی محقق می شود و نه دولت. کارکرد درونی خانواده این است که نیازهای افراد به طور مشروع و معقول در آن ارضاء شود و افراد به تکامل برسند و بعد از استقلال آنها، دوباره به تشکیل خانواده های دیگر منجر شود. کلید واژه: فرد، عشق، خانواده، ثروت، تملک، آرزو، جامعه مدنی.
    Abstract
    The nature is the greatest resource of beauty and inspiration to any artist. also the nature inspired the beauty in most technical litrary work. While it would be poem portrait song or music. The artist with all emotions and feelings sweep to the nature and inspired of it. And the basis of our finding in this thesis the nature with all Specification attracted Khalil Matran that he doesn’t omitted any thing of the nature unless describe it and respired the human emotione. And soul in it and abled to describe every thing by quickend to the nature. For instance if he was cheery portrayed the nature cheery and if was sad portrayed sad picture. He by inspiration to the nature –in more cases- try to expressed emotions and feelings. Keywords: Khalil Mutran, humanized nature,nature