عنوان پایاننامه
تاثیر وجوه اعراب در ترجمه های قرآن کریم
- رشته تحصیلی
- الهیات و معارف اسلامی-علوم قرآن و حدیث
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 2420ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 75618;کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 2420ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 75618
- تاریخ دفاع
- ۳۱ شهریور ۱۳۹۴
- دانشجو
- محمدسعید بیل کار
- استاد راهنما
- محمدرضا شاهرودی
- چکیده
- بی گمان ترجمهی قرآن کریم برای آنان که به زبان عربی آشنایی کافی ندارند، تنها راه دستیابی به مضامین این کتاب آسمانی است. نیز ترجمهی قرآن کریم، بر علومیاز جمله، دانش «اعراب القرآن» مبتنی است. مترجمان اما در ارتباط با این موضوع یکسان نیستند. آنگونه که آشنایی ایشان با زبان عربی یکسان نیست. اگر ترجمهی قرآن را مستلزم فهم صحیح آن بدانیم، جایگاه اعراب القرآن در ترجمهی قران کریم روشن تر خواهد شد. چه، در برخی از آیات بدون شناخت تفصیلی وجه اعراب آیه، امکان فهم و به دنبال آن ترجمهی صحیح میسر نخواهد شد. صرف نظر از موارد محدودی همچون: فاعل، مضاف الیه، مبتدا و جار و مجرور که در این موارد نیز میتوان ملاحظاتی در ترجمههای قرآن یافت، وجوهی نظیر: مفعول به، حال، تمییز، مفعول مطلق و برخی از اقسام جمله ها مثل: جملهی معترضه، جملهی مفسره و جملهی مستأنفه را میتوان از چالش های پیش روی مترجمان قرآن کریم دانست. مشکل دیگر در ترجمهی قرآن کریم از حیث اعراب القرآن، وجود تقدیرهایی است که مترجم در حین بازگردان آیات قرآن به زبان دیگر نیازمند شناخت صحیح از زبان مقصد و داشتن الگوی مناسب در هنگام ترجمه است. کتابهای نگاشته شده در فن ترجمه، به دلیل تفاوت در نگرش های مؤلفانشان، علاوه بر آنکه نمیتوانند الگوی یکسانی برای ترجمهی برخی از قالبهای نحوی ارائه کنند، در برخی از موضوعات نحوی که نیازمند باریک بینی بیشتری است، ورود پیدا نکرده و از این رو ترجمهی قرآن کریم نیازمند الگوهای صحیح در این باره است. برای مورد اخیر میتوان از انواع چهارده گانه جمله ها نام برد که بیشتر آن ها در کتاب های فن ترجمه مورد توجه قرار نگرفته اند. در این پژوهش کوشیده ام نخست اهم وجوه اعرابی تأثیر گذار در ترجمهی قرآن را شناسایی و ترجمهی مبتنی بر وجه اعرابی را ارائه و نمونه هایی از ترجمه های شایسته و احیاناً نادرست را معرفی نمایم.
- Abstract
- Translating the Holy Qur'an is certainly the only way to access to themes of this holy book for those who do not have sufficient Arabic knowledge. In addition, translating the Holy Qur'an depends on some knowledge such as "E'raab ol Qur'an". Translators do not have same points of view on this matter as they do not have same awareness of Arabic. If we believe that translating Qur'an requiers a correct comprehension of it, the great consequence of "E'raab ol Qur'an" will be more clearifide. Since in some verses it might be impossible to understand and translate without detailed and comprehensive information about the form of e'rab, forms like: "Maf'ulon beh", "Haal", "Tamyiz", "Maf'ul Motlaq" and some types of sentences such as : "Most'anefah", "M'otarezhah" and "Mofasserah" might be a challenge for translators of Qur'an regardless of a finite number of cases like : " Fa'el" "Mobtada" , "Jaar va Majroor" and "Mozhaf Elayh" that even in this cases some observations can be seen in Qur'an translation . "Taqdir", ommiting pillars of a sentence, is the other problem in terms of E'raab ol Qur'an while translating that makes the translator have adequate recognition of target language and appropriate models. Because of the various points of view among translators, the written books about translation can not represent a unique model for translating some forms of Nahv and these books also do not have certain idea about some subjects of Nahv, therefore translating the Holy Qur'an requiers correct models. As an example for the previous matter we can mention the fourteen types of sentences most of which are not considered in translation books. This research has made an effort to recognize the most important forms of e'rab in translating Qur'an and displaying the Qur'an translation based on the form of e'rab and showing some examples of suitable or maybe wrong translations.