عنوان پایاننامه
اسباب سقوط ولایت نکاح در فقه شافعی و حقوق ایران
- رشته تحصیلی
- فقه شافعی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 2373ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 71847
- تاریخ دفاع
- ۱۶ شهریور ۱۳۹۴
- دانشجو
- محسن محمدی
- استاد راهنما
- محمدعادل ضیائی
- چکیده
- در فقه و حقوق اسلامی ، اصل بر آن است که هرکس بر نکاح خویش ولایت داشته باشد ، از این اصل کلّی صغیر و در حکم صغیر استثناء شده اند ، شخصی که دارای یکی از این صفات است به علت عدم کمال و ناتوانی ، نمی تواند عقد نکاح را اصالتاً و وکالتاً منعقد کند ، ولایت بر نکاح باکره ی رشیده نیز استثناء بر اصل و خلاف قاعده است ، چهار عامل ابوّت ، قرابت عصبی ، حکومت و ولاء از اسباب ایجاد ولایت نکاح هستند ، ثبوت ولایت نکاح علاوه بر این اسباب ، مشروط به تحقق شروطی در ولی از جمله اسلام ، عقل ، بلوغ ، ذکوریّت و عدالت نیز شده است ، فقدان هرکدام از این شروط ، به عنوان مانع تلقی شده و موجب زوال ولایت نکاح خواهد شد ، در واقع اساسی ترین حکمت از ولایت نکاح تامین مصالح مولی علیه است ، وجود صفاتی که نشانگر ناتوانی از تامین مصالح یا عدم مصلحت اندیشی ولی است بنابر قاعده ی«لا ضرر و لا ضرار » سبب سقوط ولایت نکاح او خواهد شد ؛ کفر ، جنون ، سفه ، عته ، ضعف رای ، فسق ، شرب خمر ، عضل ، احرام ، غیبت ، ازاله ی بکارت مولی علیه و عداوت از صفات مسقط ولایت اند ؛ کافر مطلقاً بر مسلمان ولایتی ندارد ، مبتلایان به جنون دائمی ، سفه و عته به علت فقد عقل کالمعدوم اند ، این صفات سبب سقوط ولایت نکاحِ اقرب و انتقال آن به ولی ابعد می شود ؛ عوامل ضعف ِرای همچون کبر سن ، و دردهای شدید هرگاه بر کسی عارض شده و تصمیمات عقلائی او را مختل کنند ، ولایت نکاح او را نیز ساقط و به ولی ابعد منتقل می کند ، فسق خلاف مصلحت اندیشی و سبب سقوط ولایت نکاح و انتقال آن به ابعد خواهد شد ، شرب خمرِ عمدی ، گناه و شارب آن فاسق است ، عضل ، احرام و غیبت مانع اعمال ولایت اند و موجب انتقال آن به حاکم می شوند ، چنانچه ولی بیشتر از سه بار عضل کند ، فاسق شناخته شده و ولایت به ابعد منتقل می شود ، ازاله ی بکارت با هر نوع وطء ای ، و دشمنی بین ولی و مولی علیه از جهات زوال ولایت اجبار شناخته شده اند ، حقوق ایران با اقتباس از مذهب امامیّه ولایت نکاح پدر و جد پدری را در حالت ثیوبت مولی علیه وکفر ، جنون ، اغماء ، شرب خمر ، عضل و احرام ولی ، به دلیل ناتوانی از اعمال ولایت یا نقص در کمال رشد معلق کرده است ، این در حالی است که نص قانون مدنی ایران صرفاً سه عامل ازاله ی بکارت ، کفر و عضل را صراحتاً به عنوان اسباب سقوط ولایت مطرح کرده است ، پیروان سایرمذاهب با استناد به ماده واحده ی احوال شخصیّه ی ایرانیان غیر شیعه مجازند از مقررات فقهی رایج مذهب خود تبعیت کنند ، ولایت نکاح در صورت سقوط از ولی اقرب به ولی ابعد و چنانچه ولی اقرب وجود نداشته باشد وفق حدیث « السلطان ولی من لا ولی له » به حاکم منتقل می شود ، چنانچه مانع ولایت مرتفع و عامل زوال برطرف شد ، طبق قاعده ی « اذا زال المانعُ عادَ المَمنوع » ولایت نکاح دوباره به ولی اقرب بر می گردد ؛ در این پژوهش جهات زوال ولایت نکاح از حیث فقهی – حقوقی بررسی شده و مبانی و ماهیّت ولایت نکاح ، تحلیل و مواد و تغییراتِ مقررات قانونی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است .