عنوان پایان‌نامه

مطالعه تطبیقی اذان و اقامه در فقه اسلامی



    دانشجو در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "مطالعه تطبیقی اذان و اقامه در فقه اسلامی" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 2376ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 72844
    تاریخ دفاع
    ۳۰ شهریور ۱۳۹۴
    استاد راهنما
    علیرضا هدائی

    از مسائل اختلافی میان فریقین، مسأله اذان و اقامه است. مشهور اهل تسنن معتقدند اذان و اقامه به‌صورت غیر وحیانی و توسط رؤیای فردی به نام عبدالله بن زید در زمان پیامبر(ص)، تشریع شده است. آنان‌ همچنین فقره «حی علی خیر العمل» را به پیروی از عمر بن خطاب در اذان و اقامه نگفته، ندا دادن به جمله «الصلاه خیر من النوم» (تثویب) در اذان فجر را مستحب می‌دانند. حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا می‌توان تشریع احکام الهی را با دخالت فرد یا افرادی صحیح دانست؟ پذیرش این اعتقاد چه نتایجی می‌تواند داشته باشد؟ با توجه به اینکه طبق روایات فریقین، حیعله سوم در اذان عهد پیامبر(ص) وجود داشته است، آیا می‌توان بدون هیچ دلیل شرعی، اقدام به رفع آن کرده و به‌جای آن، عبارت «الصلاه خیر من النوم» را – که هیچ پشتوانه شرعی ای ندارد - در اذان قرار داد؟ از دیگر مسائلی که در میان خود امامیه نیز اتفاقی نیست، مسأله شهادت ثالثه (گفتن «أشهد أنّ علیاً ولیّ الله» در اذان و اقامه) است که مشهور امامیه، معتقدند می‌توان آن را در اذان و اقامه افزود، بدون آنکه قصد جزئیت – چه به نحو وجوب و چه به نحو استحباب – کرد. باوجودی که احکام الله توقیفی بوده و در آنها تنها باید به بیان شارع مقدس بسنده کرد، آیا چنین اعتقادی می‌تواند صحیح باشد؟ در نوشتار حاضر به‌طور خاص به بررسی مهم‌ترین مسائل اختلافی اذان و اقامه در میان فریقین پرداخته شده است. اعتقاد به اینکه مبدأ اذان و اقامه وحی نبوده است، با مبانی عقلی و نقلی به‌هیچ‌وجه همخوانی ندارد. مستندات غیر وحیانی بودن تشریع، افزون بر ابتلا به ضعف سندی، با یکدیگر تعارضات اساسی ای دارند. حذف حیعله سوم در اذان و اقامه از سوی عمر بن خطاب، بدون هیچ مجوّز شرعی و اجتهاد در مقابل نصّ بوده است. تثویب در اذان نیز مبنای شرعی نداشته و بدعت و حرام است. ندا دادن به شهادت سوم در اذان و اقامه نیز، صحیح به نظر نمی‌رسد و ادله ذکرشده توسط قائلین به جواز، نمی‌تواند مثبت مدعای آنان باشد؛ به‌علاوه، ادله‌ای نیز بر عدم جواز آن وجود دارد. روش تحقیق در این پژوهش روش توصیفی ـ تحلیلی است که گردآوری و گزارش آراء به‌صورت توصیفی و بررسی و نقد آنها به‌صورت تحلیلی انجام گرفته است. جمع‌آوری داده ها نیز به روش کتابخانه ای و از طریق فیش‌برداری از کتب فقهی انجام پذیرفته است.
    Abstract
    چکیده انگلیسی ندارد