عنوان پایان‌نامه

بررسی تعیین کننده های بعد خانوار در ایران در سال ۱۳۹۰



    دانشجو در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی تعیین کننده های بعد خانوار در ایران در سال ۱۳۹۰" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 72463;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4830
    تاریخ دفاع
    ۳۰ شهریور ۱۳۹۴
    دانشجو
    محمد حدادی

    بحث خانوار در ایران به دلیل شرایط خاص اقتصادی_اجتماعی و همچنین نوع رابطه‌ی بین خانوارها با نهادهایی همچون دین و سیاست حائز اهمیت است. در سال‌های اخیر بعد خانوار روند کاهشی را طی نموده است. در میان شهرستان‌های ایران بعد خانوار از عددی حدود 5 الی 6 عضو در سال 1375 به 3 الی 4 عضو در سال 1390 رسیده است. در بررسی تفاوت‌های شهرستانی از منظر متوسط بعد خانوار در سرشماری 1390 علاوه بر کاهش بعد خانوار، تفاوت‌هایی را در بین شهرستان‌های ایران شاهد هستیم. گستره‌ی این تفاوت‌ها از 6.65 در شهرستان کنگان تا 2.94 در طالقان متغیر است. گمانه‌زنی‌های فراوانی برای کاهش بعد خانوار در ایران وجود دارد؛ فردگرایی، کاهش باروری، افزایش سن ازدواج و غیره. اما هیچ تحقیقی در پی کمی کردن تعیین‌کننده‌های بعد خانوار صورت نگرفته است. ازآنجاکه سهم مهمی از بعد خانوار از طریق تعیین‌کننده‌های جمعیت شناختی صورت می‌گیرد، تغییرات در جامعه و تغییرات ساختاری در اقتصاد از طریق متغیرهای جمعیت شناختی مانند سن ازدواج، الگوهای زناشویی، باروری، مرگ‌ومیر، طلاق، بیوگی بر بعد خانوار تأثیرگذارند. هدف اصلی این تحقیق آن است که با استفاده از داده‌های سرشماری 1390 تعیین‌کننده‌های بلافصل و زمینه‌ای بعد خانوار را تعیین نماید. تعیین سهم هر یک از تعیین‌کننده‌های بلافصل و زمینه‌ای با استفاده از رگرسیون تک متغیره و چندگانه و ارائه‌ی یک مدل کمی برای تعیین‌کننده‌های بعد خانوار با استفاده از تحلیل مسیر از اهم اهداف این تحقیق است. نتایج رگرسیون چندگانه حاکی از آن است که بین بعد خانوار و سه متغیر بلافصل: میانگین باروری 15 سال، میانگین سن ازدواج و درصد مردان مجرد در اثر مرگ همسر همبستگی معناداری وجود دارد. این سه متغیر 70 درصد از تغییرات موجود در شهرستان‌ها را از منظر بعد خانوار تبیین می‌نمایند. تحصیلات و نوع فعالیت اقتصادی از تعیین‌کننده‌های زمینه‌ای بعد خانوار هستند که 7 درصد از تفاوت‌های موجود در واریانس متغیر بعد خانوار را تبیین می‌نمایند. بیکاری و اشتغال زنان تنها یک درصد از تغییرات را تبیین می‌کنند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که کاهش باروری یکی از مهم‌ترین عوامل کاهش بعد خانوار است. میانگین سن ازدواج بعد از کنترل باروری مقداری از تعیین‌کنندگی خود را از دست داد. باروری، میانگین سن ازدواج و بیکاری رابطه‌ی مستقیمی با بعد خانوار دارند. شاخص‌های مدرنیزاسیون و اشتغال زنان نیز رابطه‌ی معکوسی با بعد خانوار دارند. باروری (0.61= ?) بیشترین رابطه مستقیم و مدرنیزاسیون (0.41- =?) بیشترین رابطه معکوس را با بعد خانوار دارند. واژگان کلیدی: بعد خانوار، تعیین‌کننده‌های بلافصل، تعیین‌کننده‌های زمینه‌ای، رگرسیون، تحلیل مسیر
    Abstract
    It is important to study household size in Iran due to its socioeconomic, political, and religious situation. Household size in Iran has declined between 1996 and 2011; from 4.8 to 3.5 members. There is also diversity in household size in Iran; the average household size varies among different districts from 6.5 in Kangan (in Bushehr province) to 2.9 in Taleqan (in Alborz Province). This divergence may have stemmed from several factors, including individualism, fertility decline, increased age at marriage, etc. However, previous studies have not addressed this issue. Previous research suggest that the social and economic context influence household size though demographic determinants such as nuptiality, fertility, adoption, mortality, migration (the movement in and out of the household), and divorce. This study uses the district-level data from the latest Iranian census in 2011. The main purpose of this research is to determine the proximate and socioeconomic correlates of the household size using multiple regression and path analyses. The results of multiple regression analyses indicate that household size is positively associated with the level of fertility, the mean age at marriage, and the widowhood of men. These variables account for 70 per cent of the variation in household size among Iranian districts. Education and the type of employment explain only 7 per cent and unemployment and women’s employment account for only one per cent of the household size variations. The results of path analysis show that the fertility decline is one of the most important factors in decreasing the household size. Mean age at marriage lost some of its determination, after controlling for fertility; showing that it can act as a confounding factor in the relationship between mean age at marriage and household size. Overall, fertility, mean age at marriage, and unemployment are positively but modernization and female unemployment are inversely associated with household size. K