عنوان پایان‌نامه

مطالعه مشخصات سنگ شناسی و شرایط محیطی سازندهای آقچه گیل و آپشرون در رخنمون های حاشیه شمالی البرز مرکزی به منظور استفاده از نتایج در مطالعات زیر سطحی خزر جنوبی




    محل دفاع
    کتابخانه پردیس علوم شماره ثبت: 6259;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 75199;کتابخانه پردیس علوم شماره ثبت: 6259;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 75199
    تاریخ دفاع
    ۲۹ دی ۱۳۹۴

    سازند‌های آواری آقچاگیل و آپشرون (پلیوسن بالایی-کواترنری) در حوضه خزر جنوبی و دامنه‌های شمالی البرز مرکزی ضخامت‌های متفاوتی را به خود اختصاص داده‌اند. اهمیت این دو سازند در نهشته‌های حوضه خزر جنوبی به دلیل نقش پوش‌سنگی آن‌ها و تا حدودی نقش مخزنی برای سازند آقچاگیل است. علیرغم اهمیت این دو سازند در مطالعات زمین‌شناسی نفت با توجه به اینکه از نظر سنگ‌شناسی در چاه‌های اکتشافی دارای ماهیت سست و منفصل بوده و امکان تهیه مغزه از آن‌ها وجود ندارد، اطلاعات مناسبی از مشخصات سنگ‌شناسی، محیط رسوبی، دیاژنز و خاستگاه آن‌ها در دسترس نیست. وجود رخنمون‌هایی مناسب از این سازند‌ها در حاشیه‌های شمالی البرز مرکزی شرایط مناسبی را برای بررسی‌ این دو سازند فراهم کرده است. هدف از نگارش این پایان‌نامه بررسی‌ مشخصات سنگ‌شناسی و شرایط محیطی سازند‌های آپشرون و آقچاگیل در حاشیه شمالی البرز مرکزی، تعیین خاستگاه آن‌ها و تطابق برش‌های سطحی با داده‌های زیر سطحی است. انطباق یافته‌های حاصل از بررسی‌های صحرایی در برش‌های زیرسطحی می‌تواند کمک مؤثری در جبران داده‌های محدود زیرسطحی باشد. برای دست یابی به اهداف مورد نظر مطالعه سه برش در بخش‌های مختلف البرز شمالی مورد بررسی‌های سنگ‌شناسی، رسوب‌شناسی و ژئوشیمیایی قرار گرفته‌اند. تلفیق داده‌های آزمایشگاهی و صحرایی با یکدیگر به تشخیص 6 رخساره برای سازند آقچاگیل، و 4 رخساره برای سازند آپشرون منجر شد که در پی آن محیط‌های رودخانه‌ای و دریایی برای سازند آقچاگیل و رودخانه‌ای و دریاچه‌ای برای سازند آپشرون مشخص گردید. در بررسی خاستگاه این دو سازند با تکیه بر مشخصات سنگ‌شناسی قطعات خرده‌سنگی و درصد فراوانی اجزای آواری رخساره‌های ماهیت سنگ مادر و موقعیت تکتونیکی رخساره‌های مورد مطالعه بررسی شده است. در تطابق مطالعات سطحی با داده‌های زیر سطحی نیز از داده در دسترس از دو چاه مقداد-1 و سردار جنگل-1 استفاده شده است تا بتوان تغییرات لیتولوژیکی دو سازند مذبور از برش‌های سطحی به برش‌های زیر سطحی را مورد بررسی قرار داد.
    Abstract
    The Akchagil (Upper Pliocene) and Apsheron (Quaternary) terrigenous Formation which have outcrops in the Northern border of Middle Alborz perform important role in the south Caspian hydrocarbon system. Despite the importance of this Formation in petroleum geology studies because of loose character of this formation there is no comprehensive Provenance data. Sedimentary sequences of this two formation including coarse grain clastic sediments (Conglomerate), medium grain clastic sediments and fine grained clastic sediments. Due to limitations for provenance studies the coarse and medium grain clastic sediment were examined. So that the Alavi Kola and Khan Abbasi sections were chosen respectively for Akchagil and Apsheron Formations. In examining Provenance of this two FormationsBased on rock fragment lithological characteristics and frequency of clastic component the nature of source rock and tectonic feature of studied facies were investigated.Considering that the main focus in provenance study of this two formation is on the rock fragments, then the restricted modal analysis of sandstone facies were be used. To understanding the provenance of rock fragments, investigation of textural (size, shape and fabric) and mineralogical properties of rock fragments and combination this data with each other is very useful. Apsheron Formation in study area is lack of any coarse grain clastic sediments, so that for investigated the provenance we focus on the sandstone facies.Keyword:Akchagil, Apsheron, Middle Alborz, Provenance, Rock Fragments