هماهنگی تصمیمات دوباره پرسازی در زنجیره تامین معکوس با استفاده از قرارداد و با درن نظر گرفتن نقش دولت
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی پردیس 2 فنی شماره ثبت: 2999;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 69481
- تاریخ دفاع
- ۰۹ شهریور ۱۳۹۴
- دانشجو
- امین جعفری
- استاد راهنما
- جعفر حیدری
- چکیده
- با توجه به افزایش روز افزون کالاهایی که طول عمر آن ها به پایان رسیده است و تاثیرات منفی اقتصادی و زیست محیطی آن ها و نیز توجهات اخیر به موضوع مصرف و تولید پایدار، لجستیک معکوس به عنوان یکی از مناسب ترین رویکرد ها برای مدیریت این محصولات و همچنین بازسازی و بازیافت آن ها مورد توجه قرار گرفته است. در این مطالعه یک زنجیره تامین دو سطحی شامل یک تولید کننده و یک خرده فروش که با ارائه تخفیف و پاداش به مشتریان به ازای بازگرداندن کالای از کار افتاده در جهت مصرف پایدار تلاش می کنند به دو حالت حلقه بسته و معکوس مدل سازی شده اند. قراردادهای تخفیف مقداری و نرخ افزایشی به عنوان مکانیزم های هماهنگ کننده سطوح زنجیره تامین و نیز نقش دولت به عنوان یک عامل تاثیر گذار در افزایش کالاهای از کار افتاده بازگشتی از طریق اهدای مشوق های مالی (در اینجا معافیت مالیاتی و یارانه) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصله از مثال های عددی در مطالعه ی جاری گویای این امر هستند که پس از هماهنگ سازی زنجیره تامین توسط قراردادهای نرخ افزایشی و تخفیف مقداری سود اعظای زنجیره تامین نسبت به حالت غیر متمرکز و نیز با ورود دولت به عنوان مشوق سود اعضا نسبت به حالت هماهنگ افزایش می یابد. کلمات کلیدی: لجستیک معکوس؛ قراردادهای هماهنگی؛ مشوق های دولتی؛ زنجیره تامین سبز
- Abstract
- Due to increasing amount of end-of-life (EOL) products and their environmental and economic losses, much attention has been paid to reverse logistics. Reverse logistics is an appropriate way to generate new profits from EOL products through recycling and remanufacturing. In this research, we consider a two-echelon reverse supply chain (RSC) with one manufacturer and one retailer who try to improve sustainable consumption by increasing final customer willingness to return used products through offering a discount or a direct fee in exchange for bringing back EOL products. Afterward, the model is extended to consider a closed loop supply chain (CLSC). Quantity discounts and increasing fee contracts are proposed to coordinate supply chains. Then, government role in improving coordinated supply chains through donating different incentives (tax exemption and subsidy) to supply chain members have been analyzed. The results show that total channel profit in the coordinated case is improved. Also, in the proposed models, each member has enough motives to participate in the plan. In addition, results show that government donating incentives to the manufacturer is preferred to the retailer. Key words: logistics , reverse logistics; closed loop supply chain; supply chain coordination; government incentives