عنوان پایان‌نامه

هماهنگ سازی زنجیره تامین دو سطحی غیر متمرکز با در نظر گرفتن تقاضای وابسته به قیمت



    دانشجو در تاریخ ۰۹ شهریور ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "هماهنگ سازی زنجیره تامین دو سطحی غیر متمرکز با در نظر گرفتن تقاضای وابسته به قیمت" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    مهندسی صنایع
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی پردیس 2 فنی شماره ثبت: 2997;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 69441
    تاریخ دفاع
    ۰۹ شهریور ۱۳۹۴
    استاد راهنما
    جعفر حیدری

    در این تحقیق برگرفته از نیازهای تحقیقاتی شناخته شده در ادبیات و فضای خالی موجود در آن، به توسعه راهکارهایی برای هماهنگ و یکدست کردن همزمان تصمیمات موجود در یک زنجیره تامین دو سطحی متشکل از یک تولیدکننده و یک خرده فروش خواهیم پرداخت. در این تحقیق سه مدل توسعه داده شده است که در مدل اول با ارایه یک راهکار تخفیف دو سطحی به دنبال هماهنگ نمودن تصمیمات قیمت گذاری، سفارش دهی و تولیدی در زنجیره تامین در نظر گرفته شده خواهیم بود. در این مدل تقاضا مشتریان تصادفی و وابسته به قیمت می باشد. تصمیم گیری غیرمتمرکز که در آن خرده فروش قیمت فروش محصول به مشتری و مقدار سفارش از تولیدکننده را تعیین می نماید و پس از آن تولیدکننده مقدار تولید را مشخص می کند، مورد بررسی قرار گرفته است. پس از آن تصمیم گیری متمرکز که اعضای زنجیره تامین به صورت یک موجودیت واحد عمل می کنند، استخراج شده است. راهکار ارایه شده برای هماهنگ نمودن تصمیمات موجود در مدل اول از دو نظر می تواند مورد توجه قرار گیرد: (1) دید بازاریابی: تخفیف ارایه شده در قیمت فروش محصول به مشتریان جهت افزایش تقاضا و (2) دید مدیریت عملیات: تخفیف ارایه شده در قیمت عمده فروشی محصول به خرده فروش جهت تشویق او به اتخاذ تصمیمات در اختیارش بر اساس تصمیم گیری متمرکز. در مدل دوم راهکاری بر اساس تعدیل قیمت عمده فروشی برای هماهنگ نمودن تصمیمات قیمت گذاری، سفارش دهی، تولیدی و مدت زمان تحویل محصول ارایه خواهد شد. تقاضای مشتریان تصادفی میباشد و علاوه بر وابستگی آن به قیمت فروش محصول به مدت زمان تحویل نیز وابسته میباشد. در این مدل تولیدکننده بر روی اندازه تولید و نرخ تسریع در فرآیند تولید تصمیم گیری خواهد کرد و در طرف مقابل خرده فروش قیمت فروش محصول به مشتری و مقدار سفارش را تعیین خواهد نمود. یک رویکرد تئوری بازی ها برای به دست آوردن مقدار متغیرهای تحت اختیار طرفین در حالت غیرمتمرکز به کار گرفته شده است. پس از آن تصمیم گیری متمرکز که موجب افزایش سود کل زنجیره تامین خواهد شد، مورد بررسی قرار گرفته است. راهکار ارایه شده برای هماهنگ نمودن تصمیمات در مدل دوم بر اساس اینکه کدام یک از طرفین در نتیجه تصمیم گیری متمرکز متضرر می شود قمیت عمده فروشی را تعدیل خواهد نمود. در حالتی که تولیدکننده متضرر شود بایستی خرده فروش قیمت بیشتری به ازای خرید هر واحد محصول به تولیدکننده بپردازد و زمانی که سودآوری خرده فروش کاهش یابد، تولیدکننده در قیمت عمده فروشی تخفیف قایل خواهد شد. در مدل سوم که توسعه ی مدل دوم می باشد، انحراف از معیار تقاضای مشتریان تابعی از قیمت فروش محصول و مدت زمان تحویل محصول در نظر گرفته شده است، در حالی که در مدل اول و دوم مقداری ثابت برای آن در نظر گرفته شده بود. جهت نشان دادن کاربردی بودن مدل های ارایه شده و اعتبارسنجی آن ها مجموعه ای از مثال های عددی طراحی شده است که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که راهکارهای ارایه شده توانایی هماهنگ نمودن تصمیمات مورد نظر در زنجیره تامین در نظر گرفته شده را دارند و با بکارگیری آن ها سود اعضای زنجیره تامین و به دنبال آن سود کل زنجیره تامین افزایش خواهد یافت. واژه‌های کلیدی: هماهنگ سازی زنجیره تامین، تخفیف دو سطحی، تعدیل قیمت عمده فروشی، تقاضای تصادفی وابسته به قیمت و مدت زمان تحویل، تئوری بازی ها
    Abstract
    In this research, three models is proposed to coordinate decisions in a two-echelon supply chain (SC) consisting one manufacturer and one retailer. The first model proposes a two-level discount mechanism to coordinate pricing, ordering and production decisions. Demand is stochastic and price sensitive while lead times are fixed. Decentralized decision making where downstream decides on selling price and order size is investigated. Then joint pricing and ordering decisions are extracted where both members act as a single entity aim to maximize whole SC profit. Finally a coordination mechanism based on quantity discount is proposed to coordinate both pricing and ordering decisions simultaneously. The proposed two-level discount policy can be characterized from two aspects: (1) Marketing viewpoint: a retail price discount to increase the demand, and (2) Operations management viewpoint: a wholesale price discount to induce the retailer to adjust its order quantity and selling price jointly. In the second model, an incentive policy is proposed to coordinate ordering, lead time, pricing and production strategies in the considered SC. The system faced a stochastic demand which depends on both price and lead time. The manufacturer decides on production size and manufacturing acceleration rate while the retailer determines the retail price and order size. A game-theory approach is investigated to analyze both members decision making process. Integrated decision making where both members cooperate as a single entity aim to maximize system-wide profit is formulated. Finally a coordination mechanism based on adjusting (discount/increment) wholesale price is proposed to convince both members to decide jointly. The third model is a development of second one where the standard deviation of customer demand is a function of retail price and lead time length while it has a fixed value over the first and second medel. Numerical experiments demonstrate that whole SC profitability as well as both members profitability is increased by applying the proposed schemes. Results show that coordinated decision making decreases both retail price and lead time length while it causes an increase in order size. Keywords: Supply chain coordination, Two-level discount, Adjusted wholesale price, Stochastic price and lead time-sensitive demand, Game-theory