عنوان پایان‌نامه

ارزیابی ابعاد اجتماعی پروژه احداث شبکه فرعی آبیاری و زهکشی تجهیز و نوسازی دشت ارایض استان خوزستان ( موردمطالعه: واحد عمران ۵ )



    دانشجو در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "ارزیابی ابعاد اجتماعی پروژه احداث شبکه فرعی آبیاری و زهکشی تجهیز و نوسازی دشت ارایض استان خوزستان ( موردمطالعه: واحد عمران ۵ )" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4824
    تاریخ دفاع
    ۱۸ شهریور ۱۳۹۴
    دانشجو
    امید چبیشه
    استاد راهنما
    سید احمد فیروزآبادی

    پروژه های احداث شبکه ی فرعی آبیاری و زهکشی در نگاه اول ماهیتی صرفاً اقتصادی (افزایش سطح تولیدات کشاورزی و بالابردن سطح معیشتی) دارند. غافل از آنکه این پروژه ها که بیرق نوسازی و توسعه را با خود حمل می کنند، افزون بر ماهیت اقتصادی خود، همانند سربازان خط‌شکن راه را برای بروز و ظهور دگرگونی ها و تغییرات زیادی در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، زیست محیطی و ...فراهم می کنند. مخصوصاً اگر این پروژه ها در بستری پیاده شوند که همانند یک زمین مستعد، پذیرای کشت هرگونه بذر تغییر باشد؛ یعنی جوامع محروم و تشنه ی جامِ توسعه. تحقیق حاضر که با رویکرد واقع گرایی انتقادی و روش کیفی به مطالعه ی اثرات اجتماعی پروژه ی احداث شبکه ی فرعی در واحد عمرانی 5 دشت ارایض پرداخته است، به این نتیجه رهنمون شد که پروژه ی مذکور، در چهار مقوله دارای اثرات اجتماعی برجسته ای بوده است. در زمینه ی نظام و ساختار قدرت در خانواده، ما شاهد آن بودیم، مشخصات و مختصات یک خانواده ی سنتی که عبارت بود از 1-اقتدار پدر در بعد تصمیم گیری و نظارت، 2-حمایت افراد خانواده از هم و روابط صمیمی و عاطفی، 3- گسترده بودن خانواده و 4-منافع اقتصادی مشترک، در پی ورود پروژه، توسط عوامل محرکی از قبیل 1-بالا رفتن قیمت زمین، 2-تفکیک اراضی 3-برانگیخته شدن حس منفعت‌طلبی 4-فقدان همدلی 5-بروز درگیری و اختلاف بین اعضا خانواده، منجر به فروپاشی آن ساختار و نظام سنتی گردیده است. همچنین در بعد روابط و تعاملات اجتماعی، شاهد حرکت از همبستگی اجتماعی مکانیکی (تعاملات اجتماعی عمیق یا قدرتمندی قواعد اخلاقی، دلبستگی به خیر همگانی، یکپارچگی ملموس) به همبستگی اجتماعی نیمه ارگانیکی (کاهش تعاملات اجتماعی یا تضعیف قواعد اخلاقی و آداب و رسوم بنیادین، ترجیح منافع شخصی بر منافع جمعی و انفکاک اجتماعی) بودیم. در زمینه نظام عشیره ای و ساختار طوایف، یافته ها حاکی از آن است که نوعی واگرایی (از بین رفتن انسجام بین افراد عشیره، تضعیف جایگاه شیخ در عشیره به عنوان عامل اصلی انسجام، و ترجیح منافع شخصی بر منافع جمعی عشیره)در حال وقوع است. خروج از انزوا در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و آموزش کشاورزی نیز یکی از تاثیرات مهم و قابل توجه پروژه مذکور بوده است. واژگان کلیدی: پروژه احداث شبکه¬ی فرعی، ابعاد اجتماعی، دشت ارایض، توسعه و نوسازی
    Abstract
    At first glance, drainage and subirrigation system projects seem to be solely economic ( increasing agricultural products and enhancing subsistence level), ignoring the fact that such projects which are the progenitors of development and reconstruction, in addition to their economic essence, pave the way for bringing about various transformations in social, cultural, political, environmental, … areas. This is the case particularly when these projects are carried out in a place which, similar to a fertile ground, can welcome any sort of change, i.e. disadvantaged communities that are yearning for development. The present article, adopting a critical realist approach and a qualitative method, investigates the social impacts of launching a sub-system in the development unit 5 of Arayez Plain. It concludes that the abovementioned project has had some noticeable social impacts which are classified in four categories. In the area of power structure in the family, we have witnessed that, following the project commencement, the characteristics of the traditional family – including 1. the authority of father in decision-making and monitoring 2. reciprocal support and intimate emotional relations among members of the family 3. the extended nature of family and 4. common economic interests - have been impaired by the introduction of factors like 1. land inflation 2. land separation 3. incitement the self-interested feelings 4. lack of sympathy and 5. outbreak of conflict and hostilities among family members. Furthermore, in the area of social configurations, we have observed a transition from the mechanic social correlations ( profound social interactions with the power of moral obligations, seeking comprehensive welfare, concrete solidarity) to semi-organic social correlations ( reduction of social interactions along with the weakening of moral orders and fundamental rituals, preferring personal interests to public ones and social segregation). In the realm of tri