عنوان پایان‌نامه

بررسی تغییرات شاخص های تحریک پذیری قشر مغز بیماران تحت درمان با متادون در مواچهه با نشانه های مواد افیونی با بهره گیری از آنالیز گروهی سیگنال EMG در حوزه تبدیل موجک




    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی پردیس 2 فنی شماره ثبت: E 2688;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 68841
    تاریخ دفاع
    ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴

    مطالعات اخیر نشان دهنده‌ی ارتباط قوی بین اختلالات سوءمصرف مواد و تحریک ناحیه‌ی کورتیکال مغز است. روش تحریک مغناطیسی مغز ابزاری غیرتهاجمی برای ارزیابی و بررسی فرآیندهای فیزیولوژیکی درون جمجمه‌ای ناحیه‌ی کورتیکال مغز می‌باشد. یکی از فرضیه‌های مطرح در خصوص تأثیر سوءمصرف مواد، تغییر تحریک‌پذیری کورتکس مغز است. در این تحقیق، ما با تحریک مغناطیسی مغز و ثبت سیگنال EMG این شاخص‌‌های تحریک‌پذیری کورتکس مغز در گروه بیماران معتاد تحت درمان با داروی متادون را مورد بررسی قرار می‌دهیم. ما با همراه ساختن دو تحریک متوالی مغناطیسی خارج جمجمه‌ای بوسیله‌ی امواج مغناطیسی با فاصله زمانی در حد چند هزارم ثانیه یا اصطلاحاً روش پالس جفت‌شده به تحریک بازدارنده یا افزایشی کورتکس حرکتی مغز پرداخته و با استفاده از سیگنال EMG، معیارهای سنجش میزان تحریک‌پذیری قشر مغز مانند آستانه‌ی تحریک پذیری و دوره‌ی خاموشی قشری را اندازه می‌گیریم. این بررسی‌ها امیدهای تازهای را برای درک بهتر از سیر بیماری‌زایی سوءمصرف مواد و امکانات گسترده‌تری را برای ارزیابی مداخلات درمان دارویی فراهم نموده‌است. در این پایان‌نامه، ما به بررسی تغییرات شاخص‌های تحریک‌پذیری قشر مغز دوازده بیمار تحت درمان با متادون در مواجهه با نشانه‌های مواد افیونی، پرداخته‌ایم. پتانسیل برانگیخته‌ی حرکتی و دوره‌ی خاموشی قشری دو فاکتور اصلی TMS و سیگنال الکترومایوگرافی هستند که تحریک پذیری قشر مغز را به خوبی نشان می دهند. این فاکتورها برای پروتکل های مختلف تک پالس و جفت پالس اندازه گیری شده‌است. پیش از اندازه‌گیری این فاکتورها، نویز در سیگنال های EMG با استفاده از روش بهینه‌ی تبدیل موجک کاهش پیدا کرد. نتایج، حاکی از کاهش شاخص‌های شاخص‌های آستانه‌ی موتوری استراحت (RMT)، آستانه‌ی موتوری فعال (AMT) و بازداری درون غشایی با تحریک طولانی مدت (LICI) در حین مواجهه با تصاویر مواد مخدر بوده که تغییرات این پارامترها بیانگر افزایش مقدار گیرنده‌های عصبی گلوتامات و کاهش مقدار گیرنده‌های عصبی GABAB در حین نمایش این تصاویر است. همچنین با استفاده از رویکرد جدیدی در جداسازی اثرات ثابت و تصادفی، سیگنال‌های اثرات تصادفی (تغییرات وابسته به فرد) قبل و بعد از نمایش تصاویر محرک را جداسازی نمودیم. محاسبه‌ی پهنای زمانی مؤثر این سیگنال‌ها نمایانگر تفاوتی محسوس در پهنای زمانی مؤثر سیگنال‌ها (قبل و بعد از تحریک) است. کلمات کلیدی: تحریک مغناطیسی مغز، سیگنال الکترومایوگرام، پتانسیل برانگیخته ی حرکتی، دورهی خاموشی
    Abstract
    As a complex disorder, addiction threats our comuinty from different ways. Recent studies support the association between substance use disorders (SUDs) and cortical excitability. As a noninvasive tool, transcranial magnetic stimulation (TMS) can be used to assess the cortical excitability and has proven to be a useful diagnostic tool in brain disorders associated with addiction. In this research we applied paired pulse TMS (in excitatory and inhibitory regimes) on addict subject under methadone treatment, and recorded their EMG simultaneously. In order to evaluate the effect of cue induced craving on cortical excitability, the recording and stimulation for each subject was performed both before and after stimulus. The results show that in confronting with the pictures of drugs, LICI, AMT and RMT indicators would be lesser and the changes of these parameters indicators that the amount of Glutamate has been increased and the amount of GABAB has been decreased while showing these pictures. Also, we analyzed the EMG signals through a mixed effect model and wavelet denoising procedure. In this novel analysis of random effects we managed to detect the changes in the EMG signal. Calculating the effective time width of these signals indicates a great differentiation before and after stimulating.