عنوان پایان‌نامه

فراگیری عبارات موصلی انگلیسی توسط فراگیران بزرگشال فارسی زبان: نقش ضمایر تکرار



    دانشجو در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۳۹۱ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "فراگیری عبارات موصلی انگلیسی توسط فراگیران بزرگشال فارسی زبان: نقش ضمایر تکرار" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    آموزش زبان انگلیسی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده زبانها و ادبیات خارجی شماره ثبت: 1653/2;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 59428
    تاریخ دفاع
    ۱۴ اسفند ۱۳۹۱
    استاد راهنما
    حمیده معرفت

    این تحقیق به بررسی نقش ضمایر تکرار در فراگیری عبارات موصولی توسط فراگیران زبان انگلیسی که زبان اولشان فارسی است پرداخته است. زبان فارسی با توجه به دارا بودن ویژگی های نحوی منحصر به فرد منبع اطلاعات خوبی برای مطالعات بین زبانی می باشد. به عنوان مثال، بر خلاف انگلیسی که اجازه ی حضور ضمایر تکرار در عبارات موصولی را نمی دهد، فارسی رفتارهای متفاوتی در قبال انواع مختلف عبارات موصولی از خود بروز می دهد. در فارسی، کاربرد ضمیر تکرار در عبارات موصولی فاعلی، غیر دستوری، در عبارات موصولی مفعولی، اختیاری، و در عبارات موصولی مفعولِ حرف اضافه، اجباری می باشد (کامری، 1989 و تقوایی پور، 2004). در جهت نیل به اهداف این مطالعه دو آزمون طراحی گردید، یک آزمون قضاوت دستوری و یک آزمون ترجمه. 111 فراگیر با چهار سطح متفاوت بسندگی زبان و 18 انگلیسی زبان در این مطالعه شرکت کردند. نتایج حاصله از فراگیران سطح بالاتر از متوسط، یکی از پیش بینی های فرضیه ی « سلسله مراتب دسترسی به عبارت اسمی» مطرح شده توسط کینان و کامری (1977) در مورد احتمال حضور ضمایر تکرار در جهت عکس « سلسله مراتب دسترسی به عبارت اسمی» را تایید کردند، به این معنا که ضمایر تکرار در عبارات موصولیِ حرف اضافه بیشتر از عبارات موصولیِ فاعلی و مفعولی مورد قبول بودند. ولی فراگیران سطوح پایین‌تر تمایل بیشتری برای استفاده از ضمایر مذکور در عبارات موصولیِ مفعولی نسبت به عبارات فاعلی و حرف اضافه نشان دادند که این یافته در عدم تطابق با انتقال زبان اول نیز می باشد. همچنین، انگلیسی زبانان و فراگیران سطح پیشرفته در همه ی عبارات موصولی به یک میزان از ضمایر تکرار استفاده کردند. نتایج همچنین نشان داد که فراگیران در سطوح پایین تر، استفاده از ضمایر تکرار در عبارات موصولی انگلیسی حتی در عباراتی که هیچکدام از زبان های فارسی و انگلیسی اجازه ی حضور این ضمایر را نمی دهند (عبارت موصولیِ فاعلی) را قابل قبول می انگارند. با این وجود یافته ها نشان دادند که همچنان که سطح بسندگی زبان ایشان افزایش می یابد، فراگیران به عملکردی شبیه به انگلیسی زبانان در عدم پذیرش ضمایر تکرار دست می یابند. مقایسه اطلاعات به دست آمده از فراگیران سطح پیشرفته ی زبان انگلیسی با انگلیسی زبانان نشان داد که آنها در هیچ یک از انواع عبارات موصولی مورد بررسی در این مطالعه به جز عبارت موصولی فاعلی به حد انگلیسی زبانان نرسیده اند. به عبارت دیگر، به نظر می رسد که فراگیران حتی در سطوح پیشرفته، در قیاس با انگلیسی زبانان، ضمایر تکرار در عبارات موصولیِ مفعولی و مفعولِ حرف اضافه را به میزان معناداری بیشتر می پذیرند که این موضوع خود در تایید فرضیه ی « تعبیر پذیری » مطرح شده توسط سیمپلی و دیمیتراکوپولو (2007) می باشد.
    Abstract
    This study aims to shed light on the role of resumptive pronouns (RPs) in the acquisition of relative clauses (RCs) by Persian learners of English. Persian has unique syntactic features which make it a good data point for cross linguistic studies. Unlike English which does not allow RPs in gap positions in RCs, Persian shows different behaviors across different RC types. In Persian, RP is ungrammatical in subject, optional in object, and required in object of preposition RCs (Comrie, 1989; Taghvaipour, 2004). To achieve the aims of the study, two tests were designed: a grammaticality judgment test and a translation test which were administered to 111 adult Persian learners of English at four different proficiency levels plus 18 native speakers of English. The results from upper-intermediate learners confirmed a prediction based on Keenan and Comrie’s (1977) Noun Phrase Accessibility Hierarchy (NPAH) hypothesis regarding RPs which are claimed to have the reverse implicational order as NPAH, i.e., RPs are more likely to occur in object of preposition RCs than in subject and object relative. But Persian learners at lower levels used these pronouns more in object than object of preposition RCs, a finding which is not in harmony with L1 transfer effect either. Besides, the natives and the advanced learners used RPs in all RC types to the same low extent. The results also showed that the Persian learners at lower levels of proficiency accept RPs in English RCs, even in clauses which forbid their use both in Persian and English, i.e. subject RC. However, the findings suggested that as their proficiency level improves, the Persian speaking learners become more native like in rejecting RPs. The comparison of the data obtained from the advanced English learners with the native speakers showed that they fail to achieve native-like language in all the RC types used in this study except the subject RC. In other words, the Persian learners of English seem to be significantly more tolerant than the native speakers towards the RPs in object and object of preposition RCs even at advanced levels, which supports the predictions made by the interpretability hypothesis proposed by Tsimpili and Dimitrakopoulou (2007).