عنوان پایان‌نامه
بررسی رابطه علیت میان تورم و حداقل دستمزد در ایران
- رشته تحصیلی
- علوم اقتصادی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده اقتصاد شماره ثبت: 1386;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 52170
- تاریخ دفاع
- ۱۷ خرداد ۱۳۹۰
- دانشجو
- هدیه ستایش
- استاد راهنما
- حسین عباسی نژاد
- چکیده
- تعیین حداقل دستمزد از موضوعات مهم اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی محسوب می شود که دارای تأثیرات مستقیم بر متغیرهای اسمی (قیمت، دستمزدهای اسمی و ...) و متغیرهای حقیقی (تولید، اشتغال و ...) است. براین اساس، بکارگیری حداقل دستمزد دارای طیف وسیعی از موافقان و مخالفان است. براساس دیدگاه موافقان، بکارگیری حداقل دستمزد از طریق حفظ قدرت خرید نیروی کار در برابر رشد قیمت ها به حمایت از قشر کارگر و تحقق عدالت اجتماعی منجر می شود، لذا حداقل دستمزد باید مبتنی بر ملحوظ داشتن متغیرهایی همچون نرخ تورم تعیین شود. به بیان دیگر برای جبران کاهش قدرت خرید کارگران، نرخ تورم سالانه از مهمترین عواملی است که در تعیین حداقل دستمزد باید مطمح نظر قرار گیرد. در مقابل، دیدگاه مخالفان آن است که اجرای حداقل دستمزد نوعی دخالت در بازار کار محسوب می شود که نتیجه آن بروز اختلال در این بازار است. همچنین افزایش سالانه دستمزدها مبتنی بر نرخ تورم سالانه و بدون توجه به مؤلفه بهره وری نیروی کار به ایجاد مارپیچ قیمت-دستمزد در اقتصاد منجر خواهد شد. مطالعه حاضر با استفاده از مدل خودتوضیح برداری (VAR) به ارائه مدل تجربی با هدف تحلیل روابط بلندمدت و پویایی های کوتاه مدت عوامل مؤثر بر سطح عمومی قیمت ها (با تاکید بر حداقل دستمزد) طی دوره 86-1357 پرداخته است. به منظور تحلیل روابط بلندمدت و پویایی های کوتاه مدت، به ترتیب از روش هم انباشتگی جوهانسون-جوسیلیوس؛ و توابع عکس العمل و تجزیه واریانس استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل نشان می دهد که حداقل دستمزد دارای تأثیر مثبت معناداری بر سطح عمومی قیمت هاست، همچنین حداقل دستمزد از نرخ تورم در اقتصاد ایران متأثر می شود. براساس نتایج حاصله پیشنهاد می نمائیم تا به منظور تخفیف آثار تورمی احتمالی ناشی از تعیین حداقل دستمزد، مؤلفه هایی همچون بهره وری مدنظر قرار گیرند.
- Abstract
- The minimum wage determination is one of the most significant economic, socio, and political issues exerting direct effects on nominal variables and real variables. This issue has its own extensive variety of pro and cons. The pro minimum wage determination say that application of minimum wage leads to protect working class and to achieve social justice, though minimum wage determination shall be on consideration of such variables as inflation rate. In other words, to compensate for the decrease in labor force purchasing power, inflation rate is one of the most important factors to be considered while determining minimum wage. In the other side the people who do not agree with, claim that application of minimum wage is sort of interference in labor market which ultimately leads to various distortion in the market. Increasing minimum wage based on inflation rate regardless of labor productivity will result in price-wage spiral in economy. This study provides an empirical model using VAR (Vector Autoregressive) method to analyze the long run relationships and short run dynamisms of factors affect general price level (with emphasis on minimum wage) during the period of 1978-2007. In order to examine long run relationships we used Johansen - Juselius Co-Integration method and we also applied impulse response functions and variance decompositions to see how the short run dynamisms work. The results indicate that determining minimum-wage has significant positive effect on general price level. In Iran’s economy, minimum wage is affected by inflation rate as well. According to these results we suggest that to reduce the likelihood inflationary impacts of minimum wage determination, the labor productivity must be taking into account. Keywords: minimum-wage, inflation, VAR, Johansen-Juselius Co-integration method, Impulse Response Functions, Variance Decompositions.
