عنوان پایاننامه
فوت متهم یامحکوم علیه و آثارآن درحقوق کیفری ایران واسلام
- رشته تحصیلی
- حقوق جزا و جرم شناسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 564;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 50251
- تاریخ دفاع
- ۲۷ مهر ۱۳۹۰
- دانشجو
- سیداسداله مرعشی
- استاد راهنما
- احمد حاجی ده آبادی
- چکیده
- چکیده در جریان دعاوی کیفری ممکن است شخصی که به عنوان متهم و یا مجرم تلقی می گردد فوت نماید . در این صورت متوفی ، از لحاظ جنبه عمومی جرم قابل تعقیب نبوده و وراث وی نیز مورد تعقیب قرار نمی گیرند تا اصل شخصی بودن مجازات ها به منصه ظهور برسد. در این پژوهش سعی شده تا با معرفی و تشریح موضوع به اختلافات موجود میان فقها و حقوقدانان در باب اجرا یا عدم اجرای مجازات پرداخته و نتیجه گیری بر اساس مبانی شرعی و حقوقی حاصل گردد.اصل شخصی بودن مسئولیت کیفری – به عنوان مبنای بحث ما در خصوص فوت متهم و تأثیر آن بر سقوط یا بقای مجازات - در حدود 14 قرن پیش توسط دین مبین اسلام به عنوان یکی از اصول حاکم بر جرم و مجازاتها پذیرفته شد. لذا لازمهی اصل شخصی بودن مسئولیت کیفری این است که با قطع حیات مجرم ، اجرای هر نوع مجازات علیه او قطع شود. در حقوق کیفری ایران نیز به تبعیت از نظر مشهور فقها در این خصوص، این اصل مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است و مطابق قانون آیین دادرسی کیفری تعقیب امر جزایی و اجرای مجازات که طبق قانون شروع شده باشد با فوت متهم یا محکوم علیه در مجازاتهای شخصی موقوف می شود . لکن در باب انواع مجازاتها مانند مجازاتهای بدنی و مالی اختلاف نظر وجود دارد که در فصول این مجال به تشریح آنها پرداخته شده است.در صورتیکه قبل یا بعد از شروع به تحقیقات و یا قبل از صدور حکم، متهم فوت نماید مرجع قضائی رسیدگی کننده به دعوی میباید قرار موقوفی تعقیب صادر نماید و یا پرونده را بایگانی نماید. در مجازاتهایی که ناظر به جسم محکومعلیه است ، فوت محکومعلیه اجرای حکم را نا ممکن میسازد و تردیدی در موقوف الاجرا شدن در اینگونه مجازاتها وجود ندارد. مجازاتهای سالب حیات (اعدام، قصاص نفس، رجم و صلب)، تازیانه (شلاق حدی یا تعزیری)، قطع عضو (قصاص عضو یا قطع عضو حدی)، سالب و محدود کننده آزادی (حبس، اجبار، اقامت در محل معین یا منع اقامت در نقطه یا نقاط معین) جزو این گروه از مجازتها هستند. مجازاتهای حدی ناظر بر غیر جسم مجرم اعم از تبعید، حبس ابد و تشهیر با فوت متهم ساقط می شوند ولکن مجازاتهای مالی مانند دیه در کانون اصلی اختلاف قرار می گیرد که نگارنده سعی کرده تا با اصول و قواعد حقوقی در جهت پاسخ برآید. واژگان کلیدی: فوت ، متهم ، محکوم علیه ، مصادره اموال، ضبط اموال، قصاص ، دیه ، جزای نقدی .
- Abstract
- Abstract Due to the criminal proceedings, a person may be died who is regarded as the accused or the offender. In this case, in general aspect the deceased was not indictable offense and his heirs will not be pursued, thanks to the person being punished should realize. In this study we tried to introduce and explain the issue, the differences between jurists and lawyers about the implementation or enforcement of penalties and conclusion achieved based on moral and legal principles. The principle of personal criminal liability-as a basis for our discussion on the death penalty and its impact on survival or fall- was accepted about 14 centuries ago by Islam, as one of the principles governing crime and punishment. Therefore, the essential principle of personal criminal liability is that the offender lives stop, will stops the execution of any punishment. In the criminal law of Iran to comply with the renowned jurists in this regard, this principle has been considered by lawmakers and criminal prosecution and the criminal procedure law is suspended and the law started to be punished with the punishment of death against the accused or convicted person. But about the kinds of punishments, including physical and financial penalties, there is the opportunity which has been describe in this season. If before or after the investigation or prior to sentencing the defendant died, the legal authority to handle claims should prosecutes the cease to issue or move the file to the Archive. The penalties against the supervisory body was condemned, the death sentence against the run and makes it impossible to doubt the entry into force of such penalties are suspended. Penalties depriving of life (executing, self-death, stoning and rigid), whip (whip some, or Ta’zizi), amputation (amputation or retribution for some), and limiting negative freedom (imprisonment, coercion, or prohibit residence in a particular place or places of residence at a given point) are among this group of punishment. Objects rather than criminal penalties apply, including deportation, imprisonment and death charged with lapses and financial penalties but such as blood money, is in the heart of the main difference of the writer is trying to cope with the principles and legal rules in order to respond. Key Words: Death, charged, convicted, confiscation of property, taking property, death, blood money, fines