عنوان پایان‌نامه
بررسی پراکندگی امواج الکترومغناطیسی از محیطهای امگا
- رشته تحصیلی
- مهندسی برق-مخابرات-میدان
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده برق و کامپیوتر شماره ثبت: E1600;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 41704;کتابخانه مرکزی پردیس 2 فنی شماره ثبت: E 1600
- تاریخ دفاع
- ۰۴ مهر ۱۳۸۷
- دانشجو
- وحید نیری
- استاد راهنما
- جلیل اقا راشدمحصل
- چکیده
- در این پایان¬نامه فرمول¬بندی FDTD در محیط¬های bianisotropic واپاش فرکانسی ارائه گردیده است. ابتدا روابط ساختاری به فرم پیشنهادی توسط کاندون، تلگن و کنگ برای محیط در نظر گرفته شده است. به¬دلیل ناهمسانگرد بودن محیط، پارامترهای ساختاری به صورت ماتریسی لحاظ می¬گردد. به منظور در نظر گرفتن خاصیت واپاشی فرکانسی محیط، از مدل فرکانسی لورنتز برای پارامترهای گذردهی الکتریکی و نفوذپذیری مغناطیسی و از مدل فرکانسی کاندون برای پارامتر تزویج الکترومغناطیسی استفاده شده است. فرمول¬بندی ارائه شده در این پایان¬نامه مبتنی بر روش تبدیل Z که از روش¬های مرسوم پیاده¬سازی FDTD در محیط¬های واپاش فرکانسی است، می¬باشد. در نهایت از فرمول¬بندی ارائه شده به منظور محاسبه ضرایب انعکاس و انتقال در برخورد عمودی موج تخت با تیغه¬های کایرال و شبه¬کایرال (در حالت محور اصلی در جهت بردار تابش و حالت چرخش یافته) استفاده شده است.
- Abstract
- In this thesis, a formulation of FDTD method for a dispersive pseudochiral medium which is classified as a bianisotropic medium is presented. The formulation is based on using Z-Transform in FDTD, which is a conventional method for applying FDTD in frequency dispersive media. The constitutive relations are initially considered in the form suggested by Condon, Tellegen and Kong. Due to anisotropy of the media, the constitutive parameters are considered in a matrix form. In order to consider frequency dispersion property of the media, the permittivity and permeability parameters are estimated using Lorentz frequency model while Condon frequency model is used to estimate the electromagnetic coupling parameter. Finally the presented formulation is used to determine the reflection and transmission coefficients of an electromagnetic wave for chiral and pseudochiral slabs in a normal incidence case.
