عنوان پایان‌نامه

بررسی رابطه گفتمانی دو تیپ جامعه شناس با دولت های هفتم و نهم



    دانشجو در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۸۹ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی رابطه گفتمانی دو تیپ جامعه شناس با دولت های هفتم و نهم" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    جامعه شناسی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 51928;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4388
    تاریخ دفاع
    ۱۵ اسفند ۱۳۸۹
    دانشجو
    زهرا وکیل
    استاد راهنما
    تقی آزاد ارمکی

    تحقیق حاضر تلاش می کند تا با بررسی رابطه گفتمانی دو تیپ جامعه شناس با گفتمان دولت های هفتم و نهم، دست به بررسی رابطه دو نهاد اجتماعی در دوره های گوناگون بزند. برای این بررسی از نظریه و روش تحلیل گفتمان مبتنی بر دیدگاه فرکلاف و لاکلا و موفه استفاده شده است. در راستای تحلیل گفتمان جامعه شناسان و دولت ها به بیان مقدماتی درباره آنها پرداخته ایم که به ترتیب در فصل جامعه شناسی ایران و در آغاز فصل چهارم آمده است.تحلیل گفتمان نشان داد که میان گفتمان دولت هفتم و دولت نهم با گفتمان جامعه شناسان رابطه‌ی بینابینی حاکم است. دال مرکزی در گفتمان دولت هفتم «قانون مداری» و وقته‌های آن «توسعه سیاسی»، «توسعه اقتصادی»، «گفتگو» و «عدالت» است و دال مرکزی در گفتمان دولت نهم «عدالت جهانی» و وقته های آن «دولت اسلامی»، «خدمتگزاری»، «صلح جهانی»، «خودکفایی ملی» و «وحدت ملی» است. در مورد جامعه‌شناسان نیز جامعه شناسان تیپ «الف»، عبارتند از تقی آزاد ارمکی با دال مرکزی «جامعه شناسی ایران»، هادی خانیکی با دال مرکزی «ارتباطات»، حمیدرضا جلائی پور با دال مرکزی «جامعه مدنی» و علی‌محمد حاضری با دال مرکزی «انقلاب اسلامی». جامعه شناسان تیپ «ب»، عبارتند از حسین کچوئیان با دال مرکزی «هویت دینی» و ابراهیم فیاض با دال مرکزی «تمدن اسلامی» و عماد افروغ با دال مرکزی «تمدن ایرانی- اسلامی» و نهایتا علی‌رضا شجاعی زند با دال مرکزی «دین». با توجه به تحلیل گفتمان صورت گرفته به این نتیجه رسیدیم که این دو نهاد اجتماعی از نظر گفتمانی با یکدیگر در ارتباط هستند که این ارتباط از پیوستگی کامل تا گسستگی کامل متغیر است. همچنین محتوای گفتمانی هر یک از تیپ های جامعه شناس، انتقادی است اما نه در جهت دولت هم سوی خود بلکه در جهت تیپ مخالف خود. به غیر از یک مورد «عماد افروغ» که قائل به نقد درون گفتمانی است و به نقد گفتمان دولتی که با آن هم سو است نیز پرداخته است. واژگان کلیدی: گفتمان، تحلیل گفتمان، نظریه انتقادی، جامعه شناسی، دولت هفتم و نهم
    Abstract
    The present research tries to examine the relation between two social institutions in different era via considering two discoursive types of sociologists with discourses of seventh and ninth Iranian governments. I have used Laclau and Mouffe’s views on discourse analysis. On the basis of discourse analysis of sociologists and governments I will initially introduce them that will appear in the sections “sociology of Iran” and “fourth chapter” respectively. The discourse analysis indicates that there is a relevant relation between sociologists discourse and seventh and ninth governments. The main core of seventh government is “law-abidance” and its characteristics are “political development” , “economic development”, “dialogue” and “justice” while the ninth government’s main core is “universal justice” and its characteristics are “Islamic government”, “serving people”, “Universal peace”, “self-sufficiency”, and “national unity”. The type A sociologists are Azad Armaki with the main core of “Iran’s sociology”, Hadi Khaniki with the main core of “relations” and type B sociologists are Kachouian with the main core of “religious identity” and Fazel with the main core of “Islamic civilization” and Afroogh with the main core of “Islamic-Iranian civilization” and finally Zand with “religion”.With discourse analysis carried out in this research it is concluded that these two social institutions are related and this relation varies from complete relatedness to complete disconnectedness. Also, the content of discourse of each of these sociologist types is critical but not towards their favored government. Afroogh pertains to internal-discourse critique and carries out critical discourse towards his favored government. Keywords: Discourse, Discourse Analysis, Critical theory, Sociology, seventh and ninth governments.