عنوان پایان‌نامه
همگرایی دیدگاه ها و عملکرد مدرسان غیربومی زبان در تدریس گرامر
- رشته تحصیلی
- آموزش زبان انگلیسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده زبانها و ادبیات خارجی شماره ثبت: 1551/2;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 52725
- تاریخ دفاع
- ۰۵ بهمن ۱۳۹۰
- دانشجو
- مرتضی نعمت اللهی
- استاد راهنما
- شیوا کیوان پناه مارالانی
- چکیده
- حرکت به سوی (دوران پست متد) دوران پس از روش های تدریس (کوماروادیولو، ????) انتخاب ها و اصول بسیاری را در تمام زمینه های آموزش زبان فراروی مربیان قرار داده که این امر در نتیجه به شناخت دیدگاه ها و ذهنیات مربیان منجر شده است (اینکه مربیان در مورد جنبه های مختلف تدریس خود چگونه می اندیشند، چه می دانند و چه باورهایی دارند). جای شگفتی نیست که فراوانی وجود چنین گزینش ها و اصولی به ویژه در تدریس گرامر بسیار محسوس و درخور توجه می باشد. تحقیق حاضر تلاشی در جهت کشف متداول ترین دیدگاه ها در میان مربیان موسسات آموزش زبان انگلیسی در ارتباط با 12 جنبه مختلف تدریس گرامر بوده و به بررسی تطابق و یا عدم تطابق این دیدگاه ها با عملکرد مربیان و اصول روز تدریس گرامر می پردازد. بدین منظور تعداد 109 مربی زبان به یک پرسشنامه برگرفته از برگس و اسرینگتون (2002) پاسخ دادند. سپس عملکرد 5 نفر از آنها در کلاس درس با استفاده از یک فهرست کنترل، تنظیم شده توسط محقق حاضر، مورد مشاهده قرار گرفت تا با دیدگاه ها و نظرات بیان شده ی آنها مقایسه گردد. نتایج این مقایسه حاکی از آن بود که این مربیان عمدتا شناخت و درک صحیحی از مسائل مرتبط با تدریس گرامر داشتند. اما با این حال روش تدریس آنها همواره منطبق با دیدگاه هایشان نبود. مقوله هایی نظیر "آگاهی در یادگیری گرامر" و "تدریس مستقیم و آشکار گرامر" نمایانگر همگرایی و تلاقی دیدگاه ها و روش تدریس مربیان بود، اما مقولاتی مانند "فعالیت های حل مساله" و "اهمیت تدریس" واگرایی و اختلاف میان دیدگاه ها و روش تدریس مربیان را نشان داد. اگرچه این مربیان از ارزش و جایگاه این سه اصل در تدریس گرامر مطلع بودند، اما تنها اصل آگاهی را در شیوه تدریس خود به کار گرفتند. با توجه به یافته های این تحقیق، مربیان آموزش زبان می بایست به جای تکیه بر پیش فرضهای خویش، حقایق و واقعیات موجود در کلاس درس را مبنای کار خود قرار دهند
- Abstract
- The movement toward the post-method condition (Kumaravadivelu, 1994) has left teachers with an abundance of options and principles in all areas of language instruction which has, in turn, led to the recognition of teacher cognition (what teachers think, know, and believe about different aspects of their work). Not surprisingly, such availability of options and principles is especially noticeable for grammar teaching. This study was an attempt to discover what the most prevalent perspectives are among English language institute teachers regarding 12 different aspects of grammar teaching and whether they correspond with their actual practices and current principles of grammar instruction. To this end, 109 teachers filled out a Likert-type questionnaire adapted from Burgess and Etherington (2002). Then, the classroom practices of 5 of them were observed, using a checklist developed by the researcher, to be compared with their stated perspectives. The results indicated that these teachers mostly had a proper understanding of issues related to grammar teaching. However, their practices did not always correspond to their perspectives. Categories like 'consciousness in the learning of grammar and 'explicit grammar teaching' showed convergence but categories such as 'problem-solving activities' and 'the importance of instruction' showed divergence of perspectives and practices. These teachers appreciated all three principles of grammar teaching, but only applied the awareness principle. Drawing on the findings, language teacher educators are asked to base their work on classroom realities rather than their own presuppositions.
