عنوان پایان‌نامه

مبانی جرم انگاری اضرار به نفس



    دانشجو در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۹۰ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "مبانی جرم انگاری اضرار به نفس" را دفاع نموده است.


    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP3486;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 60887
    تاریخ دفاع
    ۲۹ بهمن ۱۳۹۰

    رفتارهای مستلزم آسیب رساندن به خود از دیرباز توجه حقوقدانان و فلاسفه حقوق و اخلاق را به خود جلب کرده است. از آنجا که بین دو نظام حقوقی دینی (اسلامی) و غیردینی (لائیک) در این زمینه تفاوت قابل توجهی وجود دارد، پژوهش در این زمینه می تواند فایده قابل توجهی داشته باشد. در تحقیق حاضر در ذیل سه فصل به این مهم پرداخته شده است: در فصل نخست توضیحاتی پیرامون جرم انگاری اضرار به نفس ارائه کرده ایم. معانی و مفاهیمی که در کل پایان نامه مطرح شده است به نوعی در این فصل تعریف شده اند تا بدین ترتیب مانع هرگونه سوء برداشت در خواننده شوند. همچنین در این فصل فوائد و مضرات جرم انگاری اضرار به نفس نیز بررسی شده است. در فصل دوم خاستگاهها و مبانی اولیه اضرار به نفس را در دو مبحث مجزا مورد تجزیه و تحلیل قرار داده ایم. مبحث اول را به بررسی مبانی اولیه جرم انگاری اضرار به نفس در جامعه غیردینی اختصاص داده ایم و در مبحث دوم به بررسی همین امر در جامعه دینی پرداخته ایم. واضح است که مبانی اولیه در این دو جامعه متفاوت هستند و اساساً وجود این تفاوت محور اصلی این پژوهش بوده است. و بالاخره در فصل سوم خاستگاهها و مبانی ثانویه اضرار به نفس را بررسی کرده ایم. از آنجا که مبانی اولیه در جامعه دینی و غیردینی متفاوت است نتیجتاً مبنای ثانویه نیز در این دو جامعه متفاوت خواهد بود. البته اشتراکاتی نیز در مبانی ثانویه دو جامعه دینی و غیردینی وجود دارد ولی یا این اشتراکات بسیار کم هستند و یا علیرغم تشابه اسمی از مضمونی متفاوت برخوردارند. مبانی ثانویه جرم انگاری اضرار به نفس در جامعه غیردینی عبارتست از: اصل ضرر، اصل پدرسالاری قانونی و اصل اخلاق گرایی قانونی و مبانی ثانویه جرم انگاری اضرار به نفس در جامعه دینی عبارتست از: قاعده لاضرر، قاعده لاحرج و اصاله الاباحه
    Abstract
    Behaviors that require self-injury have been addressed by jurists and philosophers of law and ethics since a long time ago. Since there is a considerable difference in this field between religious (Islamic) and non-religious (secular) legal systems, conducting relevant researches can be significantly helpful. In the present research, this issue has been addressed in three chapters. In the first chapter, we have provided regarding self-injury criminology. The concepts introduced throughout the thesis have defined in this chapter to avoid any misunderstanding by readers. Moreover, advantages and disadvantages of self-injury criminology are addressed in this chapter as well. In the second chapter, origins and fundamentals of self-injury criminology have been analyzed in two separate discussions. The first discussion is allocated to the investigation of fundamentals of self-injury criminalization in a non-religious society and in the second discussion; the same issue is addressed in a religious society. It is clear that fundamentals in these two societies are different. This difference forms the main axis of this research. Finally, the secondary fundamentals and origins of self-injury are addressed in the third chapter. Since these fundamentals are different in religious and non-religious societies, the secondary basis in the two societies is different as well. Of course there are some common points in the secondary fundamentals of the two mentioned societies but they are either few or have different contents despite similar nouns. Secondary fundamentals of self-injury criminology in a non-religious society include injure principle, legal patriarchy principle and legal moralization principle. Secondary fundamentals of self-injury criminology in a religious society include no-injury principle, no-fault principle, and authorized principle.