تعیین انرژی متابولیسمی مواد خوراکی مرسوم در تغذیه بلدرچین ژاپنی»
- رشته تحصیلی
- علوم دامی - غذا و تغذیه دام
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی شماره ثبت: 4903;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 53702
- تاریخ دفاع
- ۲۶ بهمن ۱۳۹۰
- دانشجو
- نرگس نادعلی پور
- چکیده
- دو آزمایش جهت تعیین انرژی متابولیسمی اقلام مرسوم در تغذیه بلدرچین (ذرت، گندم، جو، کنجاله سویا، کنجاله کانولا، کنجاله گلوتن ذرت و سبوس گندم) در مولد بلدرچین نر (آزمایش اول) و خروس بالغ لگهورن (آزمایش دوم) صورت گرفت. این تحقیق با 10 تیمار و 4 تکرار و با استفاده از تعداد 160 قطعه مولد بلدرچین نر و 40 قطعه خروس بالغ لگهورن در قالب طرح کاملاً تصادفی صورت گرفت. تیمارها شامل: تیمار 1:.جیره مرجع کل، تیمار 2: جیره مرجع ذرت، تیمار 3: جیره مرجع کنجاله سویا، تیمار 4: جیره تست ذرت، تیمار5: جیره تست گندم، تیمار 6: جیره تست جو، تیمار 7: جیره تست کنجاله سویا، تیمار 8: جیره تست کنجاله گلوتن ذرت، تیمار 9: جیره تست کنجاله کانولا و تیمار 10: جیره تست سبوس گندم، بود. فراسنجه مورد اندازه¬گیری شامل انرژی قابل متابولیسم تصحیح شده برای نیتروژن (AMEn) بود. نتایج نشان داد AMEn ذرت بدست آمده برای بلدرچین از AMEn مربوط به خروس به طور معنی¬داری (05/0>P) پایین¬تر بودند. همچنین AMEn ذرت بدست آمده برای بلدرچین از مقادیر ذکر شده در NRC (1994) بطور معنی¬داری پایین¬تر بود (05/0>P). لذا به نظر می¬رسد توانایی بلدرچین در هضم و متابولیسم ذرت نسبت به خروس، کمتر باشد. همچنین مدل پشنهادی برای محاسبه انرژی متابولیسمی ذرت در بلدرچین بصورت ذیل پیشنهاد شد: AMEn= 463/3775 + 50/111 EE - 154/16 NFE همچنین نتایج نشان داد AMEn گندم بدست آمده برای بلدرچین از AMEn مربوط به خروس به طور معنی-داری (05/0>P) بالاتر بود. از طرفی AMEn گندم بدست آمده برای بلدرچین از مقادیر ذکر شده در NRC (1994) بطور معنی¬داری بالاتر بود (05/0>P). لذا به نظر می¬رسد توانایی بلدرچین در هضم و متابولیسم گندم نسبت به خروس، بالاتر باشد. لذا مدل پشنهادی برای محاسبه انرژی متابولیسمی گندم در بلدرچین بصورت ذیل تعیین گردید: AMEn= 946/3078+ 694/94 EE نتایج آزمایش نشان داد AMEn جو بدست آمده برای بلدرچین از AMEn مربوط به خروس به طور معنی-داری (05/0>P) پایین¬تر بود. همچنین AMEn جو بدست آمده برای بلدرچین از مقادیر ذکر شده در NRC (1994) تفاوت معنی¬داری ندارد. از سوی دیگر بین AMEn جو بدست آمده برای خروس و مقادیر ذکر شده در NRC 1994 بطور معنی¬داری بالاتر بود (05/0>P). لذا به نظر می¬رسد توانایی بلدرچین در هضم و متابولیسم جو نسبت به خروس، کمتر باشد. لذا مدل پشنهادی برای محاسبه انرژی متابولیسمی جو در بلدرچین بصورت ذیل تعیین گردید: AMEn= 936/2229 - 312/39 CF + 333/540 EE نتایج آزمایش نشان داد AMEn کنجاله سویا بدست آمده برای بلدرچین از AMEn مربوط به خروس به طور معنی¬داری (05/0>P) پایین¬تر بود. همچنین AMEn کنجاله سویا بدست آمده برای بلدرچین از مقادیر ذکر شده در NRC 1994 بطور معنی¬داری بالا¬تر بود (05/0>P). از سوی دیگر AMEn کنجاله سویا بدست آمده برای خروس از مقادیر ذکر شده در NRC (1994) بطور معنی¬داری (05/0>P) بالا¬تر بود. لذا به نظر می¬رسد توانایی بلدرچین در هضم و متابولیسم کنجاله سویا نسبت به خروس، کمتر باشد. لذا مدل پشنهادی برای محاسبه انرژی متابولیسمی کنجاله سویا در بلدرچین بصورت ذیل تعیین گردید: AMEn= 202/426+ 670/269 EE + 514/26 CP نتایج آزمایش نشان داد بین AMEn کنجاله گلوتن ذرت بدست آمده برای بلدرچین و AMEn مربوط به خروس تفاوت معنی¬داری مشاهده نشد. همچنین AMEn کنجاله گلوتن ذرت بدست آمده برای بلدرچین با مقادیر ذکر شده در NRC (1994) مشابه بود. لذا به نظر می¬رسد توانایی بلدرچین در هضم و متابولیسم کنجاله گلوتن ذرت نسبت به خروس، یکسان باشد. مدل پشنهادی برای محاسبه انرژی متابولیسمی کنجاله گلوتن ذرت در بلدرچین بصورت ذیل پشنهاد گردید: AMEn= 721/4918+ 463/17 NFE – 481/364 Ash نتایج آزمایش نشان داد بین AMEn (انرژی متابولیسمی ظاهری تصحیح شده برای ازت) کنجاله کانولا و سبوس گندم بدست آمده برای بلدرچین و AMEn مربوط به خروس تفاوت معنی¬داری مشاهده نشد. اما AMEn کنجاله کانولا بدست آمده برای بلدرچین با مقادیر ذکر شده در NRC (1994) بطور معنی¬داری پایین¬تر بود (05/0>P). از طرفی AMEn سبوس گندم بدست آمده برای بلدرچین با مقادیر ذکر شده در NRC (1994) بطور معنی¬داری بالاتر بود (05/0>P). لذا به نظر می¬رسد با توجه به نتایج بدست آمده از دو آزمایش توانایی بلدرچین در هضم و متابولیسم کنجاله کانولا و سبوس گندم نسبت به خروس، یکسان باشد. همچنین مدل پشنهادی برای محاسبه انرژی متابولیسمی کنجاله کانولا و سبوس گندم در بلدرچین بصورت ذیل پیشنهاد شد: کنجاله کانولا AMEn= 202/949 + 081/23 CF سبوس گندم AMEn= 207/1698 + 349/199 CF - 479/251 CP بطور کلی نتایج این آزمایش نشان داد مقادیر انرژی متابولیسمی برخی از اقلام خوراکی مورد استفاده در تغذیه بلدرچین (ذرت، کنجاله سویا، گندم و جو) با اطلاعات موجود در NRC (1994) متفاوت است. لذا به نظر می-رسد استفاده از مقادیر انرژی متابولیسمی گزارش شده توسط NRC (1994) جهت استفاده در صنعت بلدرچین صحیح نباشد.
- Abstract
- Two experiments were conducted to determine the metabolisable energy of common feed in Japanese quail diet (corn, wheat, barley, soy-bean meal, canola meal, corn gluten meal and wheat bran (experiment 1) and cockerel (experiment 2). This study was carried out by using 176 male quail and 40 cockerels in completely randomize design with 10 treatment and 4 replicates. Treatments consist of: treatment 1: total reference diet; treatment 2: corn reference diet; treatment3: soybean meal reference diet; treatment 4: corn test diet; treatment 5: wheat test diet; treatment 6: barley test diet; treatment7: soybean meal test diet; treatment 8: corn gluten meal test diet; treatment 9: canola meal test; treatment 10: wheat bran test diet. The factors which were measured consist of: nitrogen-corrected apparent metabolisable energy values (AMEn). The results showed that values of corn metabolisable energy of the quail was significantly lower (P<0.05) than those of the cockerel. Moreover the results obtained that the values of corn metabolisable energy had differences with the values which reported by NRC 1994. Suggested model for calculation of metabolisable energy of this feed in quail is as fallow: Corn AMEn= 3775.463+ 111.50 EE – 16.154 NFE Also, the results showed that values of wheat metabolisable energy of the quail was significantly higher (P<0.05) than those of the cockerel. Moreover the results obtained that the values of wheat metabolisable energy had differences with the values which reported by NRC 1994. Suggested model for calculation of metabolisable energy of this feed in quail is as fallow: Wheat AMEn= 3078.946+ 94.694 EE Moreover, the results showed that values of barely metabolisable energy of the quail was significantly lower (P<0.05) than those of the cockerel. The barley metabolisable energy of the cockerel was significantly higher (P<0.05) than those of the NRC 1994. Moreover the results obtained that the values of barley metabolisable energy in quail had didn’t differences with the values which reported by NRC 1994. Suggested model for calculation of metabolisable energy of this feed in quail is as fallow: Barley AMEn= 2229.936 – 39.312 CF + 540.333 EE The results showed that values of Soya bean meal metabolisable energy of the quail was significantly lower (P<0.05) than those of the cockerel. The Soya bean meal metabolisable energy of the cockerel and quail were significantly higher (P<0.05) than those of the NRC 1994. Suggested model for calculation of metabolisable energy of this feed in quail is as fallow: Soya bean meal AMEn= 426.202 + 269.670 EE + 26.514 CP Also, there were no significant differences in values of corn gluten meal metabolisable energy between quail and cockerel. However, the results obtained that the values of soybean meal metabolisable energy no had differences with the values which reported by NRC 1994. Suggested model for calculation of metabolisable energy of this feed in quail is as fallow: Corn gluten meal AMEn= 4918.721 + 17.436 NFE – 364.481 Ash Moreover there were no significant differences in values of canola meal and wheat bran metabolisable energy between quail and cockerel. But, the results were obtained that the values of canola meal and wheat bran metabolisable energy had differences with the values which reported by NRC 1994. Suggested model for calculation of metabolisable energy of this feed in quail is as fallow: Canola meal AMEn=949.20+ 23.081 CF Wheat bran AMEn=1698.207+199.349 CF-251.479 CP In conclusion the result of this study showed that the values of metabolisable energy of feed in quail diet are different with NRC 1994 reported values. Therefore, it seems that using the NRC 1994 reported values is not correct for using in quail industry.